برند و كاربرد در ايران

برند دقيقاً يعني چي ؟ احتمالا شما بارها و بارها به اين واژه برخود کرده‌ايد و حتي خود بارها از آن استفاده کرده‌ايد، اما آيا واقعا مي‌دانيد معني و مفهوم برند چيست و آيا مطمئن هستيد که اين واژه را غلط يا نا به جا مورد استفاده قرار نداده‌ايد؟ اين مطلب مي‌کوشد تعريفي درست از اين مفهوم حياتي در اقتصاد امروز جهان ارائه دهد.

در ادامه تعاریف بسیار جدیدی از مفهوم برند ارائه شده است که خواندن آن برای علاقمندان خالی از لطف نمی باشد.

ادامه نوشته

همواره راه چاره ای برای تو هست!

در حکایت ها چنین نقل می کنند که: روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت:

اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

ادامه نوشته

در عصر انقلاب دیجیتال، نمی‌توان در قرنطینه زندگی و حکومت کرد

امروز مصاحبه خواندنی به دستم رسید. حسن روحانی، رییس جمهور منتخب مردم ایران به تازگی گفت و گویی فرهنگی با مجله چلچراغ داشته که بخش های کوتاهی از آن  به موضوعات فضای ارتباطات مجازی، رادیو و تلویزیون در کشور و وضعیت ماهواره می باشد.

فضاهای مجازی ابزارند، و هر ابزاری می‌تواند تهدید یا فرصت باشد. داروها برای درمان بیماری ساخته می‌شوند ولی می‌شود با آن‌ها خودکشی هم کرد. این ابزارهای در ضمن ناگزیر هم هستند. من یادم می‌آید که حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم شبکه‌هایی مثل فیس‌بوک را پدیده‌های مبارکی خوانده بودند. واقعا هم همین‌ گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیشتر استفاده مثبت شده تا استفاده منفی.

در ضمن در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت می‌گیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها می‌ترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند، و این محدود کردن‌ها هم جواب نمی‌دهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح می‌دادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بوده‌اند؟ کدام خبر مهمی در چند سال اخیر وجود داشته که فیلترینگ باعث عدم دسترسی مردم به آن شده است؟ این اقدامات حتی مانع دسترسی به سایت‌های غیراخلاقی هم نشده است. فیلترینگ گسترده جز این‌که دیوار بی‌اعتمادی میان مردم و دولت را بیشتر می‌کند و به اقتصاد ما ضربه می‌زند، خاصیت دیگری ندارد و مانع توسعه کاربری‌های مثبت اینترنت در ایران می‌شود.

متن کامل این گفت و گو را در ادامه مطلب بخوانید...

مطلب مرتبط: سخنرانی روحانی در همایش افق رسانه 

ادامه نوشته

رسانه تدبیر و امید، رکن چهارم دموکراسی

نقش رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی پوشیده نیست. بی گمان نقشی که رسانه ها و در راس آن رسانه رادیو و تلویزیون میتواند در روشنگری، پاسخگویی و توسعه اندیشه در جامعه بر جای گذارد، بر همگان مبرهن است. در چند ساله گذشته نیز شاهد بوده ایم، اقبال عمومی از برنامه هایی که جانب اعتدال را گرفته و بدون هیچ سوء گیری خاصی، قضاوت را به مخاطب خود واگذار کرده است، از اقبال دو چندان برخوردار بوده است. نتایج انتخابات ریاست جمهوری در چند دوره اخیر نیز گویای این مدعاست. شور و حرارتی که بحث و گفتگوی فی مابین کاندیداها در می گیرد موجب بالارفتن شعور و سطح تصمیم گیری مردم می شود. بگذریم که خود رسانه نیز بعضا به خاطر زاویه و نوع انعکاس مطالب مورد دشنام و انتقاد قرار می گیرد و این خود معنای دیگر و تاکید بر بی طرفی رسانه را دارد. همواره شنیده ایم رسانه ها میتوانند وابستگی مالی، تجاری و حتی سیاسی به مراکز و یا منابعی داشته باشند، لاکن می طلبد که رسانه به کمک ابزارهای مدیریتی و حرفه ای در نزد مخاطب خود مستقل و بی طرف جلوه نماید و این از اصول حرفه ای گری در رسانه به حساب می آید.

  

یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری- 24 خرداد 92 پس از کش وقوس های فراوان بالاخره به سرمنزل مقصود رسید و دولت تدبیر و امید با شعار اعتدال گرایی و پرهیز از افراط و تفریط کلیددار پاستور گردید. با توجه به ساختار مدیریت رسانه رادیو و تلویزیون در جامعه ما، برنامه ریزی شایسته با هدف ایفای نقش موثر در فرایند توسعه در کشور و همنوایی با خواست عمومی یک الزام به حساب می آید. رسانه میتواند این نقش نظارتی را با محوریت عدالت و توسعه بعنوان رکن چهارم به شایستگی ایفا نماید. فراموش نکنیم که در هزاره سوم هر شهروند یک رسانه به حساب می آید و این مهم رسالت و مسئولیت رسانه های عمومی و ملی را سنگین تر می نماید.

مطالب خواندنی مرتبط:

پیام تبریک رهبر انقلاب به مناسبت پیروزی حسن روحانی در انتخابات

پیام هاشمی رفسنجانی به روحانی: به وعده‌هایتان عمل کنید

چند آمار جالب از رای‌ها‌یی که داده شد

با پایان شمارش آرا، «کلید» پاستور به حسن روحانی رسید

 متن کامل برنامه و خط مشی دولت روحانی

تلويزيون «بوق تبليغاتي» نيست

ادامه نوشته

قهرمانی از قلب انسان نشأت می‌گیرد

باب باتلر در سال ١٩٦٥ در انفجار مین زمینی در ویتنام پاهایش را از دست داد؛  قهرمان جنگ شد و با استقبال رسمی به وطن بازگشت. بیست سال بعد او ثابت کرد که قهرمانی از قلب انسان نشأت می‌گیرد.

یک روز گرم تابستانی، باتلر در تعمیرگاهش، در شهر کوچکی در آریزونای امریکا، کار می‌کرد که ناگهان صدای فریادهای ملتمسانۀ زنی را از منزلی نزدیک کارگاهش شنید. صندلی چرخ‌دارش را به آن سو هدایت کرد امّا بوته‌های درهم و انبوه مانع از حرکت صندلی چرخ‌دار و رسیدن او به منزل مزبور میشد. از صندلی‌اش پایین آمد و روی سینه در میان خاک و خاشاک و بوته‌ها خزید؛ اگرچه سخت دردناک بود، امّا توانست راه خود را باز کرده پیش برود.

 

ادامه نوشته

تفاوت نگاه

امروز مطلب خواندنی از دوست عزیزم محسن جاودان به دستم رسید که خواندن آن خالی از لطف نیست.

يكي از اساتيد دانشگاه  خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد: "چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.

دقيقا يادمه از دختر آمريكايي كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟

گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.

پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟

كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!

گفتم نميدونم كيو ميگي!

گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!

گفتم نميدونم منظورت كيه؟

گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!

بازم نفهميدم منظورش كي بود!

اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني كه روي ويلچير ميشينه...

اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،

آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم پوشي كنه...

چقدر خوبه مثبت ديدن...

يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو ميشناختم، چي ميگفتم؟

حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!

وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...

شما چي فكر ميكنيد؟

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"

 

همواره راه دیگری هست...

خبر ساخت مسجد باشگاه بایرن مونیخ آلمان

چندی پیش بازدیدی از یک کارخانه صنعتی داشتم. کارخانه مزبور از فضای سبز دیدنی و وسیعی برخوردار بود. دوستی پرسید، چرا در جوار کارخانجات صنعتی به محیط زیست و توسعه فضاهای گیاهی توجه می شود. مدیر کارخانه از این اقدام به عنوان یک الزام قانونی و زیست محیطی یاد کرد و به مسئولیت اجتماعی و فرهنگی صنایع در بهبود محیط زیست اشاره کرد و ادامه قضایا.

امروز مطلبی در سایت های خبری نظرم را جلب کرد. خبرگزاری ها به نقل از برخی منابع غربی اعلام کردند که باشگاه بایرن مونیخ آلمان بنا دارد تا  در ورزشگاه اختصاصی خود «آلیانس آرنا» مسجد بزرگی را  بنا کند.

بی تردید، فکر ساخت این مسجد در ورزشگاه بایرن مونیخ در میان تمامی باشگاه های جهان در نوع خود بی نظیر است.

«بلال فرانک ریبیری» ستاره مسلمان فوتبال فرانسه پیشنهاد ساخت مسجد را داده و از مسئولین خواسته تا به فوتبالیست های مسلمان در باشگاه اجازه دهند مکانی ویژه برای اقامه نماز داشته باشند.

پس از آن باشگاه بایرن مونیخ با ساخت مسجد بزرگ در ورزشگاه اختصاصی خود در «آلیانس آرنا» موافقت کرده و با ساخت مسجد، کتابخانه اسلامی و جلسات علمی نیز در این مکان برگزار می شود. باشگاه بایرن مونیخ 85 درصد از هزینه ساخت مسجد را برعهده گرفته است و مردم و فوتبالیست های دیگر بقیه هزینه را برعهده خواهند گرفت.

اقدام  به عمل آمده در نوع خود مثال زدنی است و نشان ارج نهادن به دیگر عقاید و مسلک های دینی در یک جامعه مسوولیت  پذیر و توجه سازمان ها به  مسئوليت های اجتماعی خود است (Corporate social responsibility). فراموش نکنیم که جوامع توسعه یافته از سازمان ها و نهادهای توسعه یافته تشکیل می شوند و بالطبع نهادهای پیشرو از آدم ها و افکار و اندیشه های توسعه یافته تشکیل شده اند. همبستگی بین جامعه، نهادهای اجتماعی و مدل های ذهنی کارکنان و یکایک افراد جامعه از الزامات و ضرورت های ناگسستنی «توسعه» به حساب می آید.

فیل و طناب عقایدش

 «طناب شما از افکار و تصوراتی ساخته شده است که خودتان آن‌ها را باور کرده‌اید.»
به بچه فیل در زمان تولد یاد می‌دهند به هر فضای خیلی کوچکی قانع باشد. مربیِ او پایش را با طناب به پایه‌ای چوبی می‌بندد که قبلاً در زمین فرو کرده است. این کار، بچه فیل را محبوس می‌کند و او فقط ناحیه‌ای را می‌شناسد که بلندی طناب به آن می‌رسد، یعنی همین منطقه‌ی امن. در ابتدا بچه فیل سعی می‌کند این طناب را پاره کند، اما طناب خیلی محکم است. بنابراین، بچه فیل یاد می‌گیرد که نمی‌تواند طناب را پاره کند و باید در آن محدوده‌ای بماند که با طول طناب تعیین شده است.
وقتی بچه فیل بزرگ می‌شود و به اندازه‌ی مجسمه‌ای پنج‌تنی درمی‌آید، به‌راحتی می‌تواند همان طناب را پاره کند، ولی حتی آن را امتحان هم نمی‌کند. چون یاد گرفته است که نمی‌تواند طناب را پاره کند. به این ترتیب، بزرگ‌ترین فیل را می‌توان با نازک‌ترین طناب زندانی کرد.
شاید این توصیفی از شرح حال شما هم باشد. شمایی که هنوز در منطقه‌ی امن خود با چیزهایی به ضعیفی و نازکی همان طنابی که فیل را کنترل می‌کند، به دام افتاده‌اید. با این تفاوت که طناب شما از افکار و تصوراتی ساخته شده است که خودتان دریافت کرده و در جوانی، آن‌ها را باور کرده‌اید. اگر این وضعیت شما را توصیف می‌کند، خبری خوب به شما می‌دهم. شما می‌توانید منطقه‌ی امن خودتان را تغییر دهید.

منبع: كنفيلد، جك؛ مباني موفقيت

ادامه نوشته

انتخاب کنیم: مرغابی باشیم یا عقاب

وقتی به نیویورک سفر کنید، هنگامی که پس از خروج از فرودگاه، قصد گرفتن یک تاکسی را داشته باشید. اگر یک تاکسی برای رسیدن به مقصد بیابید شانس به شما روی آورده است. اگر راننده ی تاکسی شهر را بشناسد بخت یارتان است. و اگر راننده عصبانی نباشد، با حسن اتفاق مواجه هستید.

هاروی مک کی می گوید:
روزی پس از خروج از فرودگاه، به انتظار تاکسی ایستاده بودم که راننده ای با پیراهن سفید و تمیز و پاپیون سیاه از اتومبیلش بیرون پرید، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفی خود گفت: «لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذارید.» سپس کارت کوچکی را به من داد و گفت:
«لطفا به عبارتی که رسالت مرا تعریف می کند توجه کنید.»
بر روی کارت نوشته شده بود:
در کوتاه ترین مدت، با کمترین هزینه، مطمئن ترین راه ممکن و در محیطی دوستانه شما را به مقصد می رسانم.
راننده در را گشود و من سوار اتومبیل بسیار آراسته ای شدم. پس از آن که راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من کرد و گفت: «پیش از حرکت، قهوه میل دارید؟ در اینجا یک فلاسک قهوه معمولی و یک فلاسک قهوه رژیمی هست.» گفتم:

ادامه این مطلب را در اینجا بخوانید.

 

ادامه نوشته

فرزندانم لطفا مثل قهوه باشید.

مادری سه قابلمه به یک اندازه را روی سه شعله‌ی یکسان قرار داد و در هر کدام به مقدار مساوی آب ریخت. در ظرف اول یک هویج، در ظرف دوم یک تخم‌مرغ و در ظرف سوم چند دانه قهوه ریخت و به مدت زمان یکسان محتوای آن سه ظرف را حرارت داد. بعد بچه‌های خود را صدا زد و گفت: از این آزمایش چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟  بچه‌ها در مقابل سوال مادر جواب قانع‌کننده‌ و با معنایی نداشتند. مادر توضیح داد: در این عالم آدم‌ها در غبار زندگی، در جوش و خروش‌ها و چالش‌ها و سختی‌های زندگی یکسان نیستند.

 برخی از آدم‌ها مثل هویج هستند تا درون یک مشکل قرار  نگرفته‌اند سفت و محکم‌اند ولی به‌محض اینکه در جوش و خروش زندگی قرار می‌گیرند شل می‌شوند و خود را می‌بازند. فرزندان عزیزم لطفا در مسیر زندگی مثل هویج نباشید.

  برخی از آدم‌ها در زندگی عادی و روتین زندگی شل هستند به‌محض آنکه با مشکل یا مشکلاتی برخورد می‌کنند سفت می‌شوند و حداقل خود را نگه می‌دارند (مثل تخم‌مرغ). بچه‌ها مثل تخم‌مرغ نباشید.

 اما برخی آدم‌ها در بلاها و سختی‌ها نه‌تنها خود را نمی‌بازند، بلکه به محیط هم انرژی می‌دهند، آن‌ها از محیط اثر نمی‌گیرند بلکه محیط را عوض می‌کنند. آن‌ها مثل قهوه عمل می‌کنند.تمام محیط را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند، تمام محیط را معطر می‌کنند. به زندگی آب و رنگ و طعم می‌دهند و این‌ها هستند که زنده می‌مانند و زندگی‌ساز هستند. فرزندانم لطفا مثل قهوه باشید.

فراخوان «رسانه و شبکه های اجتماعی مجازی»

چند سالی است که موضوع شبکه های اجتماعی در محافل رسانه ای مورد تامل قرار گرفته است. بهتر بگویم با غافلگیری تمام مورد توجه قرار گرفته است. نتیجه بدیهی چنین امکانی، شکل گیری نوع جدید و متفاوتی از ارتباطات انسانی، شکل بندی های اجتماعی، شبکه سازی ها و در مجموع اجتماعاتی از جنسی کاملا متفاوت است که با توجه به روند تحولات فناورانه که در حال وقوع است، نوعی جدید از رسانه همه جا حاضر و پویا را به ارمغان آورده است.

بدیهی است پیامدهای اساسی این دستاورد در وهله اول برای رسانه های سنتی از قبیل مطبوعات و رادیو و تلویزیون می باشد که از این فناوری هم میتوانند به کشف فرصت های بالقوه آن پرداخته و البته با تنگ نظری به برخوردهای سلبی با آن دامن زنند.

 مطلع شدم مرکز تحقیقات صدا و سیما در نظر دارد شماره تابستان ۹۲ فصلنامه علمی - پژوهشی «پژوهش های  ارتباطی» را به موضوع «رسانه و شبکه های اجتماعی مجازی» اختصاص دهد . از این رو از تمام صاحب نظران ، استادان ، پژوهشگران و علاقمندان به این موضوع دعوت شده تا مقاله های خود را در سر فصل های زیر یا  حداکثر تا تاریخ ۲۰/۳/۹۲ به دفتر فصلنامه ارسال کنند. همچنین می توانید از طریق مکاتبه با آقای حمید ضیایی پرور(سایت خبرنگار) آثار خود را ارسال دارید.

در ادامه مطلب محورها و جزئیات را بخوانید.

ادامه نوشته

مسابقه وبلاگ نویسان رسانه ملی؛ یک نمونه موفق از مشارکت سازمانی

مرکز بسیج سازمان صدا و سیما بمناسبت سی و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی مسابقه وبلاگ نویسی را در بهمن ماه سال جاری فراخوان و در 20 اسفند آئین اختتامیه این گردهایی را برگزار کرد. محورهای مسابقه در حوزه های مختلف : سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، رسانه ، اقتصاد ، معارف اسلامی ، زن و خانواده  با هدف ترویج و توسعه فرهنگ تولید محتوا در فضای مجازی طرح شده بود.  برگزاری فرصت های عرضه کارهای خلاقه و فکری و یا بهتر بگویم برپایی فرصت هایی برای عرضه آنچه دِل مشغولی های شخصی افراد به حساب می آید، همواره مفید و موجب بالندگی سازمانی است.

 با توجه به نوپایی و تازگی برگزاری مسابقه در بین وبلاگ نویسان رسانه که در وهله اول به نظر می آید که وبلاگ نویسان رسانه می بایستی در حوزه فرهنگ و رسانه قلم بزنند، مداقه بر روی عناوین، محورها و موضوعات، حتی بررسی برخی وبلاگ ها و رابطه آن با حرفه فرد شاغل، بررسی گوناگونی آراء و نظرات افراد حول یک موضوع واحد و یا یک رویداد اجتماعی، رویکردهای اقتباسی و یا تالیفی و حتی نوع موضوعات در بین وبلاگ نویسان مونث و یا مذکر. همچنین بررسی وبلاگ نویسانی که آگاهیم می نویسند، و البته خوب هم می نویسند لاکن حضور در فضای مجازی را بر معرفی و حضور در فضای فیزیکی ترجیح می دهند. جملگی موجب کسب تفسیرها و برداشت های زیبایی می شوند، که در نوع خود پیامدهای بسیار مفیدی دارند.

از بررسی بر روی تعداد متوسط  دویست و پنجاه اثر ارسالی به دبیرخانه نکات قابل توجهی را دریافت کردم که می خوانید: ( برداشت های ارائه شده کاملا شخصی نگارنده این وبلاگ است)

1-      اقبال عمومی به نوشتن در فضای مجازی برای ثبت تجارب دربین صاحبان تجربه و تخصص بسیار بالا و فرصت مغتنمی است. در گفتگو با چند وبلاگ نویس دریافتم که عده ای برای خوشایند و رضایت خود می نویسند. این عده کاری ندارند که خوانده می شوند و یا نمی شوند. بلاگ کاغذ سفیدی است که برای بیان اندیشه های شخصی خود انتخاب کرده اند. شاید بی مقدار، سطحی و متوّهم، اما مستندسازی می کنند و می نویسند.

2-      برخی در خلوت مشغول نوشتن برای خدا هستند و از این بستر به دیگران نیز نزدیک شده اند. وبلاگ مرحمی و تسکینی برای دردها و خاطرات آنان شده است، یادی از عزیز سفر کرده ای، دلنوشته ای در خلوت مجازی و بدینوسیله رویاهایشان را تحقق می بخشند و آرامشی را به دست می آورند.

3-      پاتوق، تابلو اعلانات عمومی، مقاله ها، یادداشت ها، قرارُ مدارهای استاد و دانشجویی، نوعی دیگر از علاقه مندی وب نگاران رسانه بوده است. اساتید، پژوهشگران، دانشجویان و گرامیانی از این دست که با هم در حال تجربه کردن هستند و از این طریق ضمن صرفه جویی در عمر خود و کیفی سازی آن، به اصلاح و تکمیل و ارتقای آموخته ها  به کمک دیگران مشغولند.

4-      عده ای هم متخصصین حرفه هستند. یافته ها، ترجمه ها، جزوه ها، منابع، مقالات مرتبط با پیشه و حرفه را سامان داده اند. وبلاگ دست نامه ای شده است برای مراجعه شخصی خود و  البته مراجعه عموم. عمق مطالب، صحت و درستی آن در این قبیل بلاگ ها بسیار مهم است.

5-      برخی وبلاگ نویسان هم برای خود نقش نظارتی تعریف کرده اند. به این معنی که تحلیل های خود را از حوادث  و رویدادهای سیاسی و اجتماعی عرضه می دارند. نوعا این قبیل وبلاگ ها به هیجانات وقایع دنیای حقیقی در فضای مجازی می افزایند. بررسی مطالبی از این دست نشان میدهد که نوعا از سَر حُسن نیت انجام می شود اما چنانچه به لوازم کار و اخلاق حرفه ای مجهز نباشند، نقض غرض می شود.    

۶-      بازگشت به سلامت جسم و روان، خستگي از زندگي صنعتي، نوستالژی، دوری و خاطرات زادگاه نیز از دل مشغولی های تامل برانگیز و صد البته خواندنی بلاگ نویسان رسانه بوده است. مرکزنشینانی که از بوم و زادگاه خود می نویسند و دیگران را هم در خاطرات خود شریک می کنند.

۷-      وبلاگ به عنوان یک رسانه مکمل. کارکرد بدیع و مفیدی که برخی همکاران از سازه اطلاعاتی بلاگ برای انعکاس اطلاعات افزوده برنامه رادیویی و یا تلویزیونی شان گرفته اند. ارائه اطلاعات تکمیلی، عکس ها، یادداشت ها و بسیاری دیگر در رابطه با برنامه ای که مشغول ارائه آن هستند.  

به هر روی این رویداد هم تجربه ای از نوع همکاری ها و مشارکت سازمانی بود. بی شک نوشتن و نوشته می تواند پیوند دهنده ی انسان های گذشته ، حال و آینده باشد. ظرفیت های مغفول که به طور خود جوش و خاموش در دور و اطرافمان، شبکه ای از توانمندی ها در عرصه های مختلف را به وجود آورده اند، ستودنی و قابل ارج نهادن و به عنوان سرمایه های اجتماعی و سازمانی به حساب می آیند. خاصه آنکه این شبکه در فضای مجازی میتواند خطوط مرزی حوزه های فرهنگی و اجتماعی ما را توسعه بخشیده و دغدغه محتوا در فضای مجازی را کمتر کند. با آرزوی توفیق برای همه آنان که از سَر مسئولیت می نویسند.

 ادامه مطلب: معرفی برگزیدگان جشنواره وبلاگ نویسان رسانه ملی

 در حاشیه: شاخص های مفید ارزیابی وبلاگ

ادامه نوشته

دغدغه های امروز، چالش های مدیریتی و ضرورت مدیریت نوآوری در سازمان رسانه

اگر میزان تحولات بیرونی سازمان شما بیش از میزان رشد درونی سازمان باشد، در این صورت سقوط سازمان حتمی است. جک ولش

این روزها همه جا سخن از نبود بودجه و اعتبارات و هزار و یک مانع دیگر در امور دستگاه های اجرایی کشور می رود. عده ای شرایط پیش آمده را موانع ناشی از تحریم های بین المللی میدانند و برخی دیگر آن را ناشی از عدم همکاری بین قوا و به نوعی سوء مدیریت در لایه اجرایی می دانند. پر واضح و عیان است که تاکنون بخش اعظم و قابل توجهی از درآمدهای کشور از محل فروش طلای سیاه «نفت» تامین می شده و بودجه، بودجه نفتی بوده و به عبارت بهتر تا الان همه چیزمان نفتی بوده!

و به قول ظریفی که می گفت: اگه این مملکت نفت نمی داشت، شاید اوضاع و احوالش خیلی بهتر بود، و بر مدار تدبیر و برنامه ریزی و استفاده بهتر از منابع حرکت می کرد...

 طی روزهای اخیر تیتر دو مطلب در جراید الکترونیک کشور برایم جالب توجه بود. اولی بخش هایی از اظهارات رئیس رسانه ملی بود که در باب مشکلات مالی رادیو و تلویزیون اشاره داشته اند که «چشم مان به آگهی های بازرگانی است[…]».

و مطلب دوم اینکه یکی از برنامه سازان و هنرمندان کشور در جایی آورده اند که :« به نظرم در این شرایط مالی تلویزیون، در حال حاضر فصل تلاش ماست و همگی باید تلاش کنیم تا با آوردن اسپانسرها به تلویزیون کمک کنیم[…]»

این مقدمه را آوردم تا به این نکته اشاره کنم: تا آگاهی و نقد و تحلیل جدی در وضعیت موجود وجود نداشته باشد، حرکت رو به جلویی انجام نمی شود. نبود و یا کمبود منابع مالی سازمان یکی از دغدغه های امروزی است. راهکار آن هم قطع یارانه شیر و اضافه کار کارکنان و صرفه جویی های پیش پا افتاده دیگر نیست. نکته مهم در برنامه داشتن و عزمِ حرکت داشتن است. البته که باید رقابت کرد. رقابت در همه چیز. در روش ها و شیوه تولیداتِ مان. در کیفیت محصولاتِ مان. تا رقابتی نباشد پیشرفتی هم حاصل نمی شود. رشدی هم وجود ندارد. پیشرفت هم تنها کار دولت و رئیس یک سازمان و تشکیلات ستادی یک سازمان نیست. «پیشرفت با میدان دادن به افکار نو پدید می آید».   

 

در شرايط محيطي نامطمئن، پويا و رقابتي، سازمان ها براي بقا و كسب موفقيت هاي بزرگِ خود بايد طالب «انديشه هاي نو» باشند و در اين راستا به افرادي كه رهيافت هاي بديع و خلاق براي مسائل سازماني ارائه مي كنند توجه خاصي مبذول دارند. اگر كمي دقت شود به اين نكته پي خواهيم برد كه ما از لحاظ انديشه ، حتي انديشه هاي خوب و مفيد در سازمان كمبودي نداريم بلكه چيزي كه كمبود آن احساس مي شود تمايل و اشتياق قاطبه مديران به قبول انديشه هاي نو است. در واقع مديران بايد به جاي توليدات و طواف کردن بر گِرد روش هاي کهنه خود، طالب انديشه هاي جديد باشند. جز آن مي توان گفت مديريت سازمان ها با عدم قبول ريسك طرح هاي نو و اقدامات تازه درحقيقت با ريسك بزرگتري كه همانا «غافلگيري درمقابل اتفاقات جديد» است مواجه خواهند شد.در نظر داشته باشیم این قانون بقاست که می گوید: قویترین گونه ها برای زنده ماندن، آنی نیست که باهوش ترین است، بلکه آنی است که بیشترین واکنش را در مقابل تغییر نشان می دهد.

با گسترش رسانه های مکتوب، مجازی و ماهواره ای، در شرایط حاضر یکه بودن رسانه  صدا و سیما محدود شده است و رقابت برای جذب مخاطب بیشتر در بین این رسانه ها  بالا گرفته است. ناگفته نماند، راه اصلی مبارزه نرم بیگانگان با ما نیز از طریق همین رسانه های رقیب است، پس بی شک باید به این رقابت به چشم یک «مسئله راهبردی» نگریست.

           چون ز هستی ش نباشد اثری      چون به هستی رسد از وی دگری

           ذات نایافته از هستی بخش           چون تواند که بود هستی بخش

«جور دیگر دیدن»، ورود به موضوعات از منظر دیگر، یکی از مهمترین مسائل امروزی سازمان است. در شرايط كنوني سازمانهاي موفق و نوآور به كارآمد بودن اصول مديريت "برنامه ريزي ، سازماندهي ، كنترل و مانند آنها" به ديده شك و ترديد مينگرند و معتقدند كه براي خلاقيت، پیشرو بودن و شكست قواعدبازي رقابت به كاركناني خلاق و كارآفرين نياز دارند كه بدانند در هر زمان از كدام پنجره ذهن خود به مسائل نگاه كنند و قادر باشند مسائل را براي هر لحظه از زاويه جديد بنگرند.

حقیقت ماجرا این است که با معادله ای چند مجهولی سر و کار داریم و نباید با فرافکنی، همه مشکلات زیست بوم رسانه ای را به گردن بودجه و اعتبارات و غیره بیندازیم. در حال حاضر به شدت نیازمند پیوند بین نوآوری، فناوری و البته تجربه هستیم. به یاد داشته باشیم که در این سه گانه همواره کفه ترازو بایستی به نفع نوآوری در سازمان بگردد. بپذیریم از هدف گذاری، برنامه ریزی و یافتن شیو های جدید انجام کار برای کسب نتایج بهتر غافل مانده ایم. روزمرگی، توسعه بی برنامه، تعارفات معمول و بسیاری دیگر موجب شده است که دچار نوعی «کسالت سازمانی» بشویم که روز به روز مُضمن تر نیز می شود. مدیریت محدودیت ها، گره زدن منافع مادی کارکنان به نوآوری، بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان، مهندسی مجدد روش ها، بررسی دوباره زنجیره ارزش سازمانی و بسیاری مِتُدهای دیگر و صد البته  در کنار درست صرف کردن « فعل خواستن» می تواند راهگشای دغدغه های امروز رسانه باشد. همواره اصلاحات و به طبع آن پیشرفت ها در هنگامه «محدودیت ها و مدیریت صحیح آن» متولد شده است. قطع و یقین آينده را اگر ما نسازيم ديگران براي ما خواهند ساخت. پس بهتر آنكه از معماران آينده باشيم تا از مدافعان زوال. اگر بخواهیم می توانیم!

مطلب مرتبط

نقش و توانمندی های لازم برای مدیران فناوری اطلاعات در سازمان ها

طبق تعریف ویکی پدیا، CIO یا Chief information Officer عنوان شغلی است که در سطحی کلان برای مسئول دپارتمان IT بکار می رود.

CIO در سازمان معمولا به Chief Operation Officer و یا Chief Executive Officer گزارش می دهد. در سازمانهای ایرانی دپارتمان IT هم گاهی زیر مجموعه واحد طرح و برنامه است و در مواقعی که مدیر ارشد یا همان CEO درک خوبی از کارکرد فناوری اطلاعات در سازمان داشته باشد، مدیر IT را زیر مجموعه خودش قرار می دهد. در بعضی از سازمانها (البته غیر ایرانی) CIO ممکن است عضوی از هیات مدیره هم باشد.

با توجه با کوتاهی عمر این نقش در سازمانها، شرایط احراز یکسانی در هر سازمان وجود ندارد. در واقع در هر سازمان افراد با تخصص ها و گرایشهای متفاوت ممکن است بعنوان مدیر IT انتخاب شوند. بیتشر این افراد کسانی هستند که دارای پیشینه فنی در زمینه های مختلف امور کامپیوتر می باشند و یا کسانی هستند که دوره های MBA را گذرانده اند. افرادی که فارغ التحصیل رشته های MBA می باشند، به این دلیل که معمولا درک خوبی از مفاهیم مدیریت و مدیریت استراتژیک دارند، می توانند اهداف سازمان را بشناسند و خدمات IT را با اهداف هماهنگ کنند. در سازمانهای ایرانی هم کمابیش چنین شرایطی حاکم است. بیشتر افرادی که پیشینه فنی دارند به این سمت می رسند، اما در شرکتهای دولتی ممکن است شرایط به گونه دیگری باشد و افراد با تخصصهای غیر مربوط هم بعنوان مدیر IT انتخاب شوند. در نهایت داشتن دانش عمومی مدیریت، مثل هر نقش مدیریتی دیگر در سازمان می تواند به شخص مدیر IT کمک شایانی نماید.

در نظر سنجی از ۵۰۰ مدیر IT خواسته شده تا از میان سه مورد ارتباطات، آشنایی با فرآیندهای و عملکرد سازمان و تفکر استراتژیک، مهمترین را انتخاب نمایند. ۷۰ درصد از افراد به ارتباطات، ۵۸ درصد به آشنایی با فرآیندهای سازمانی و ۴۶ درصد به تفکر استراتژیک رای داده اند. مورد توجه قرار گرفتن مقوله ارتباطات برای مدیران IT نشان می دهد که این دسته از افراد عقیده دارند باید نقشی کلیدی در برنامه ریزی و پیشبرد اهداف سازمان داشته باشند. این نظر سنجی در سایت cio.com منتشر شده است.

ادامه نوشته

فراموشی  سازمانی در رسانه ها

آنچه يك ديدن كند ادراك آن                                 سالها نتوان نمودن با بيان

 

آلوین تافلر آینده پژوه معروف فرانسوی گفته است: بیسوادان در قرن 21 کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه خود را دور بریزند و دوباره بیاموزند.

چالش جدی که مدت هاست بسیاری از سازمان های رسانه ای از آن رنج می برند و آنها را در عرصه رقابت اعم از جذب مخاطب تا شکوفایی در اقتصاد رسانه ای دچار آسیب می کند، باقی ماندن در مرداب تکنیک ها و آموزه های کهنه و فرسوده است.

 مطلب خواندنی به قلم مهدی قمصریان با عنوان «فراموشی سازمانی در رسانه ها» در همشهری مورخ 5 اسفند 91 منتشر شد که حدیث روزگار ماست. در چند ساله گذشته مدیران رسانه ها نیاز به مدیریت دانش را به خوبی حس کرده و درصدد برآمده اند که بیش از گذشته از مزایای این نوع مدیریت بهره ببرند. مدیریت دانش البته نیازمند نظام یادگیری، گردآوری، نگهداشت و پخش و انتشار دانش است. بخش دوم این نوع مدیریت «فراموشی سازمانی» است که صد البته در نوع قاطبه مدیران و راهبران سازمانی مغفول مانده و به سادگی پذیرفتنی نیست.

هر بنای کهنه کابادان کنند  نی که اول کهنه را ویران کنند

خوب بیاد دارم سال های دور مطلبی را با عنوان «تحول سازمانی؛ ضرورتی انکار ناپذیر» را در جمع مدیران رسانه ارائه دادم. سخن به بیت فوق رسید. زلزله و ولوله ای در افتاد که چه گفته اید! مگر ما چه کرده ایم که می خواهید ما را خراب کنید!

فراموشی سازمانی این امکان را برای سازمان ها فراهم می کند تا در مواقع لزوم دانش سازمانی خود را «آگاهانه» کناری گذارده و دانش جدیدی را به کار گیرند و بدین سان شکل خود را روزآمد کنند. برای پاسخ به این دغدغه رسانه ها باید نظام مند، آگاهانه و برنامه ریزی شده به فراموشی سازمانی نگاه کرده تا در نهایت و در یک گذار موفق به نتایج مثبتی دست یابند.

ادامه مطلب

ادامه نوشته

توانایی از نو نگریستن

برای خلاقانه اندیشیدن، باید توانایی از نو نگریستن به آنچه معمولاً فرض گرفته شده را داشت.

 To think creatively, we must be able to look afresh at what we normally take for granted

 George Kneller

ماجرای چوپان و مشاور‎


چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یك مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سروكله ی یك اتومبیل جدید كروكی از میان گرد و غبار جاده های خاكی پیدا شد. رانندۀ آن اتومبیل كه یك مرد جوان با لباس Brioni ، كفشهای Gucci ، عینك Ray-Ban و كراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم كه دقیقا چند راس گوسفند داری، یكی از آنها را به من خواهی داد؟

چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش كه به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.

جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارك كرد و كامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یك تلفن راه دور وصل كرد، وارد صفحه ی NASA روی اینترنت، جایی كه میتوانست سیستم جستجوی ماهواره ای( GPS ) را فعال كند، شد. منطقۀ چراگاه را مشخص كرد، یك بانك اطلاعاتی با 60 صفحۀ كاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیدۀ عملیاتی را وارد كامپیوتر كرد.

بالاخره 150 صفحه ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یك چاپگر مینیاتوری همراهش چاپ كرد و آنگاه در حالی كه آنها را به چوپان میداد، گفت: شما در اینجا دقیقا 1586 گوسفند داری.
چوپان گفت: درست است. حالا همینطور كه قبلا توافق كردیم، میتوانی یكی از گوسفندها را ببری.
آنگاه به نظاره ی مرد جوان كه مشغول انتخاب كردن و قرار دادن آن گوسفند در داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی كار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو به او كرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم كه چه كاره هستی، گوسفند مرا پس خواهی داد؟ مرد جوان پاسخ داد: آری، چرا كه نه!
چوپان گفت: تو یك مشاور هستی.
مرد جوان گفت: راست میگویی، اما به من بگو كه این را از كجا حدس زدی؟
چوپان پاسخ داد: كار ساده ای است. بدون اینكه كسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی كه خود من جواب آن را از قبل میدانستم، مزد خواستی. مضافا، اینكه هیچ چیز راجع به كسب و كار من نمیدانی، چون به جای گوسفند، سگ گله را برداشتی.

«شاخص‌هاي توسعه انساني»: سه حوزه سلامت اميد به زندگي، آموزش شهروندان و درآمد سرانه

مطلب ارزشمندی حاکی از یک واقعیت تلخ و تکان دهنده در میهن عزیزمان به دستم رسید. مولف جناب آقای شیرزاد عبداللهی تخصص و دغدغه ویژه ای نسبت به امر مهم آموزش و پرورش کشورمان دارند ... اگرچه مدتی از انتشار مقاله ایشان گذشته ولی از اهمیت و ارزش آن کاسته نشده و تغییری بوجود نیامده است.

به نظر من مهم‌ترين خبر هفته گذشته، گفت‌وگوي كوتاه علي باقرزاده، معاون وزير آموزش و پرورش با خبرگزاری فارس بود. خلاصه خبر اين است: «در كشور نزديك به 9 ميليون و 700 هزار نفر خواندن و نوشتن بلد نيستند و بيش از 10 ميليون نفر نيز تحصيلات حداكثر پنجم ابتدايي دارند.» تعجبي نداشت اگر اين خبر تيتر يك اخبار هفته را به خود اختصاص مي‌داد و ده‌ها گزارش و يادداشت پيرامون آن نوشته مي‌شد. اما افسوس كه نه رسانه‌ها و نه افكار عمومي حساسيتي به اين خبر و اخبار مشابه ندارند. مفهوم خبر بالا اين است كه 20 ميليون از جمعيت بالاي 6 سال كشور يا بي‌سواد مطلقند يا به قول قديمي‌ها كوره سوادي دارند و خيلي نزديك به بي‌سوادند. من گمان مي‌كنم بسياري از مشكلات كشور ما در همين خبر كوتاه ريشه دارد.

ادامه نوشته

نقدی بر سبک زندگی ایرانی

"محمود سریع‌القلم" استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفتگوی مشروح با گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر به بررسی سبک زندگی معطوف به توسعه یافتگی پرداخت و سبک کنونی زندگی ایرانی را نقادی و راهکارهای پیشنهادی خود برای اصلاح آن را مطرح ساخت.

دغدغه پیشرفت و توسعه یافتگی در آثار و آرای دکتر محمود سریع القلم برجسته است.

سریع القلم معتقد است که توسعه یافتگی از دو بخش کلان تشکیل می شود: اصول ثابت و الگوهای مختلف به تناسب شرایط گوناگون کشورها. کشورهایی مثل آلمان، انگلیس و ژاپن و... از اصول ثابت توسعه یافتگی برخوردارند مانند دولت حداقل، صنعتی شدن، توجه فراگیر به علم وعقلانیت، بخش خصوصی فعال، نظام آموزشی کاربردی، نخبگان ابزاری منسجم، مردم پرکار و مسئولیت پذیر، دولت پاسخگو... ولی الگوهایی که طی سالها پرورش و تکامل یافته، متفاوت است.

در بررسی این اصول، فرهنگ و سبک زندگی ایرانی مورد توجه این محقق بوده است. نقدهای وارده بر سبک زندگی و مطالعه و بررسی مقایسه‌ای این سبک با روش زندگی کشورهای توسعه یافته از جمله مطالعات دامنه‌دار این استاد دانشگاه بوده است. بر این اساس و نظر به اهمیت موضوع سبک زندگی معطوف به توسعه‌یافتگی گفتگویی با دکتر محمود سریع القلم انجام داده‌ایم که از نظر می‌گذرد.

مشروح مذاکره را اینجا بخوانید

بخش دوم گفتگو با سریع القلم

دنیایی بهتر با تجسم آغاز می شود

هر ملتی باید تاریخ مورد نظر خود را برای بنا کردن موزه ملی فقر انتخاب کند. در سال 2000 همه کشورهای جهان در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک جمع شدند و عزم راسخ خود برای رسیدن به هشت هدف مهم تا سال 2015 اعلام کردند.

یکی از این اهداف، کاهش 50 درصدی فقر بود. این هدف بسیار جسورانه بود. همه کشورها تا سال 2015 به این هدف نخواهند رسید، ولی بسیاری از آن ها در دستیابی به این هدف موفق خواهند شد. برای رسیدن به این هدف، می بایست باور داشته باشیم که این کار انجام شدنی است و بر اساس باورمان اقدام کنیم.

کتاب «جهانی بدون فقر» تجربیات آقای پروفسور محمد یونس در راه اندازی بانک گرامین و شرکت تلفن همراه «گرامین فون» است که چطور موجب کارآفرینی و ایجاد کسب و کار برای زنان فقیر بنگلادشی شد. نویسنده در این کتاب سعی کرده است دنیایی امن و بدون فقر را شرح دهد.

 تجربه نشان می دهد زمانی که کشورها برای تغییر آماده هستند، می توانند خیلی سریع تر از آنچه ما حدس می زنیم، پیشرفت کنند، به طور خاص، تغییرات شگفت انگیز فناوری با سرعت باور نکردنی تغییرات را به پیش می برد. در گذشته، برای اینکه تغییرات اجتماعی و سیاسی بتواند بر افکار مردمان تاثیر بگذارد، لازم بود چندین نسل بگذرد، اما امروز، ایده های جدید، نه در طی سال ها و یا حتی ماه ها، بلکه در طی چند روز و چند ثانیه در سرتاسر جهان منتشر می شود.

فناوری اطلاعات جدید میتواند به شکلی دوستانه برای فقرا، آموزش و پرورش، دانش و مهارت آموزی ایجاد کند. یکی از موانع کلان توسعه در کشورهای در حال توسعه، چالش ها و هزینه های مرتبط با استخدام و دسترسی به معلمان، مشاوران و دیگر منابع تخصصی در روستاهای دور افتاده است. اینترنت، بسیاری از موانع را حذف می کند؛ برای مثال یک دامدار از بنگلادش یا پرو با یک کارشناس در شیکاگو یا پکن می تواند از طریق اینترنت در باره جدیدترین فناوری ها برای بهبود سلامت دام و افزایش محصول مشاوره نماید.بهترین ویژگی فناوری های جدید این است که یک فرد به تنهایی نمی تواند آن را کنترل کند. این فناوری یک وسیله«توانمند ساز» و «فرصت ساز» است که تمامی اطلاعات جهان را در اختیار همه قرار می دهد. ورود فناوری اطلاعات در یک اقتصاد فقیر باعث آزادی انتخاب گسترده تر و ارتباطات جهانی و چند بعدی جایگزین می شوند و به صورت ذاتی به فقرا موقعیت کاری برابر می دهد.

 پرفسور محمد یونس در 10 دسامبر 2006 جایزه صلح نوبل را در اَسلو نروژ دریافت داشته است.

 نسخه الکترونیکی کتاب «جهانی بدون فقر» تجربیات آقای پروفسور محمد یونس از سوی مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو منتشر شده است.

مطلب مرتبط     دانلود کتاب

نظریه پارازیت در مقابل ارتباط

هادی خانیکی

پرفسور مجید تهرانیان که در آستانه هفتاد و پنج سالگی (۱۳۹۱-۱۳۱۶) در آمریکا درگذشت، از معتبرترین و شاخص ترین نظریه پردازان و محققان ایرانی ارتباطات در عرصه بین الملل است. نام او در حوزه مطالعات ارتباطات و توسعه که از جمله بخش های جوان و جهان گیر و پردامنه ارتباطات است، برجسته و ماندگار است. او خود را متعلق به نسل دوم نظریه پردازانی می‌داند که با الهام از نظریه های وابستگی میان توسعه و توسعه نیافتگی نسبت به نقش رسانه ها برخورد انتقاد آمیزتری داشته اند.

ادامه نوشته

راهنمای حضور فرهنگی در شبکه های اجتماعی

وحید یامین‌پور

تردیدی نیست که همه گیر شدن اینترنت، مهمترین زمینه ی دسترسی غیررسمی شهروندان به فناوری های ارتباطات است. اینترنت علیرغم همه گیر بودن و درد دسترس همگان بودن، یک نهاد خصوصی است و «استفاده ی شخصی» افراد از رسانه های همگانی را موجب می شود. اینترنت علی الظاهر سازماندهی شده نیست بنابراین امکان بارگذاری مداوم اطلاعات و اصلاح آنها در آن فراهم است. در این میان مهمترین ابهام و پیچیدگی در خصوص شبکه های اجتماعی است.

 

ادامه نوشته

100 خصوصیات آدمهای موفق

تا در طلب گوهرِ کانی کآنی
تا در هوس لقمه ی نانی نانی

این نکته ی رمز اگر بدانی دانی
هر چیز که در جستن آنی آنی

مولانا

100 خصوصیات آدمهای موفق

تمامي موفقان جهان؛ بنوعي در رفتار با هم مشترك هستند.

 

شما گاهي فكر ميكنيد كه؛ مثلا: اخلاق اين شخص چقدر شبيه خودم و يا فلان شخص است.

لطفا سر فرصت كافي و با دقت؛ نكا ت زیر را بخوانيد و در مقايسه با خودتان؛ به هر موضوع يك ٪ یا امتياز دهيد:

يك صد خصوصیات رفتاری در بين افراد موفق:

1- به خداوند ايمان دارند و معتقدند كه ايمان مبناي همه اعجازهاست و پادزهر شكست و در همه حال شاكر خداوند هستند.

2- داراي اهداف مشخص هستند.

3- هميشه در پي فرصت‌هاي مناسب هستند.

4- داراي روحيه مداومت و پشتكار هستند.

5- در اثر بروز مشكلات متوقف نميشوند.

6- با متخصص مشورت مي‌کنند.

7- تسليم مشكلات نمي‌شوند و سخت كوش هستند.

8- در مقابل جواب نه، تسليم نمي‌شوند.

9- از غير ممكن حرف نمي‌زنند.

10- مي‌دانند كه چه مي‌خواهند.

11- حاكم بر سرنوشت خود هستند.

12- محدوديت‌هاي ذهنشان را؛ معيار سنجش نمي‌دانند.

13- داراي اشتياق سوزان برای رسيدن به هدف هستند.

14- در پي رسيدن به هدف خود؛ راه بازگشتي را قرار نمي‌دهند؛ شايد راه را عوض كنند ولي هدف را هرگز.

15- به رويا‌هاي خود جامه عمل مي‌پوشانند؛ و اجازه بي‌احترامي را نمي‌دهند.

ادامه نوشته

نورو مارکتینگ (NeuroMarketing)

دوست خوبم مهندس خسرو سلجوقی عزیز مطلب خواندنی را از وبلاگ جناب دکتر فرزاد مقدم ارسال کرده بودند که خواندن آن را به همه شما دوستان عزیز توصیه می کنم. برای نگارنده گرامی این نوشتار نیز آرزوی توفیق دارم.

این روزها نورو مارکتینگ خیلی بر سر زبانها افتاده است. به جا و بی جا این اصطلاح را در بعضی گفتگوها میشنویم و در برخی نوشته ها می بینیم. حالا این نورومارکتینگ چیست و به چه دردمان می خورد بماند! ترس من از نوابغی است که بلافاصله کلاسهای مهندسی نورومارکتینگ در تبلیغات به راه می اندازند و به همین بهانه شهریه های سه چهار میلیون تومانی از خلق خدا می گیرند. از سویی دیگر برخی از شرکتها که به دنبال موضوعات نو و جدید هستند هم در دام شرکتهای تبلیغاتی اینکاره افتاده و کمپینهای نورومارکتینگ برای تسخیر مغز مشتریان را می خرند. غافل از اینکه همه این هیاهوها به خاطر یک مشت دلار است و بس! در این میان البته هستند نشریاتی(چون توسعه مهندسی بازار) که سعی در بالا بردن آگاهی جامعه تبلیغاتی کشور دارند و همین که سد راه نوابغ اصطلاح سازی می شوند کارشان جای تقدیر دارد.

نورومارکتینگ چیز غریبی نیست، از قدیم الایام هم بوده و وجود داشته، منتها این چنین تئوریزه نشده بودتا این که دو نفر به نامهای رنوویس و مورین آن را به شکل امروزی در آوردند. نورومارکتینگ، همین طور که از نامش پیداست، از دو کلمه نورو و مارکتینگ تشکیل شده و نقطه شروع آن استفاده از نتایج تحقیقات رشته مغز و اعصاب و تکنولوژیهای اندازه گیری فعالیتهای مغز انسان در برنامه های بازاریابی است.

ادامه نوشته

ضرورت بازمهندسی ساختار اجرایی در حوزه فرهنگ

شماره سی و دوم ماهنامه مدیریت ارتباطات –ویژه دی‌ماه- به مدیرمسؤولی امیرعباس تقی‌پور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد.

  در سرمقاله این شماره به قلم امیرعباس تقی‌پور با اشاره به موضوع تأسیس صفحه ویژه دفتر مقام معظم رهبری در فیس‌بوک آمده است: «اگر چه تا لحظه ارسال به چاپ این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، هیچ موضع رسمی‌ای از سوی دفتر مقام معظم رهبری در خصوص راه‌اندازی و مدیریت صفحه‌ای با نام ایشان در فیس‌بوک، اعلام نشده است اما حجم نظرات و تحلیل‌های ارائه شده در رسانه‌های داخلی و خارجی، بسیار قابل توجه است...».

 مدیرمسؤول ماهنامه مدیریت ارتباطات در ادامه یادداشت خود با تأکید بر اینکه «وظیفه شناخت به‌موقع، معرفی پدیده و آماده‌سازی خوراک فکری و محتوای مورد نیاز نهادهای حکومتی ... بر عهده نخبگان یا مراکزی مانند دانشگاه، حوزه‌های علمیه، انجمن‌ها و مؤسساتی است که ایشان را نمایندگی می‌کنند»، با اشاره به اینکه در مواجهه با برخی پدیده‌های ارتباطی آنها را دیر به رسمیت می‌شنایم که نمونه آن ویدئو یا ماهواره است، آورده: «اگر به‌هنگام بشناسیم و با شناخت به آگاه‌سازی جامعه بپردازیم، قوانینی روزآمد و کارآمد وضع خواهیم کرد؛ قوانینی که مورد احترام اکثریت جامعه بوده و امکان استفاده صحیح از آنچه در اختیار داریم را فراهم خواهند کرد. تا چند روز دیگر، تب ایجاد صفحه‌ای به نام دفتر رهبری در فیس‌بوک فروکش خواهد کرد اما مهم، استفاده از یک و تنها یکی از ظرفیت‌های فضای مجازی برای انتشار لحظه‌ای دیدگاه‌های رهبری است. از این دست ظرفیت‌ها که می‌توانیم به تولید محتوای سالم در آنها بپردازیم کم نیستند. استفاده آگاهانه از تکنولوژی‌ها به نفع کشور، ممکن است».

 گفت‌وگوی اصلی این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات به گفت‌وگو با امیر خوراکیان، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اختصاص یافته است. وی در این گفت‌وگو از ساختار فرهنگی در کشور انتقاد کرده و خواستار بازمهندسی ساختار اجرایی در حوزه فرهنگ شده است.

 

ادامه نوشته

چالش های رادیو و تلویزیون اینترنتی در کشور(4)

 مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی معتقد است که سیاست انحصاری بودن فعالیت‌های رادیو و تلویزیونی داخلی در صداوسیما فقط منجر به محدود شدن و عقب‌ماندن رقبای رسانه ملی نشده بلکه به همان میزان و چه بسا بیش از آن به دلیل از بین بردن فضای رقابتی عملاً منجر به تنبلی، عقب‌ماندگی و کسالت صداوسیما نیز شده است و بازداشتن دیگران از رقابت با رسانه ملی نهایتاً به نفع صداوسیما تمام نشده است؛ این درحالی است که صداوسیما همواره بسیاری از کم‌کاری‌ها و فضای غیرحرفه‌ای خود را پشت منش و امکان انحصاری خود پنهان داشته است.

 علاقه روزافزون و همه‌جانبه سازمان به توسعه حوزه فعالیت‌های خود و از بین بردن عملی میزان رقابت و حتی ادعای در اختیار گرفتن انحصاری کل امکان پخش صوت و تصویر در فضای مجازی نشانه واضحی بر علاقه رسانه ملی به این سیاست ناکارآمد و کهنه و عیب پنهان‌کن است.

 

ادامه نوشته

شش نکته برای طراحی یک برند ماندگار

  1-مشتری خود را بشناسید

 2-انعطاف پذیری لوگو

 3-هوشمندانه بودن

 4-حاوی داستان باشد

  5-استفاده از نمادهای اجتماعی

 6-خاص و ظریف باشد

 منبع: http://www.fastcodesign.com/1661946/six-tips-for-designing-a-memorable-brand

ادامه نوشته

نبرد رسانه ای(14)- جنگ هاي آينده براي پيروزي در ميان روايت ها رخ خواهد داد

دکتر حسن خجسته باقر زاده استاد محترم علوم ارتباطات در صفحه اینترنتی خود مطلب زیر را در خصوص آینده پژوهی رسانه قرار داده و از علاقه مندان برای تکمیل موضوعات دعوت کرده است: بنده نیز مختصر مطالبی را پیشنهاد و طرح موضوع کرده ام که در ادامه می خوانید...

  سلام دوستان

 آینده پژوهی رشته جدید علمی و دانشگاهی است که درصدد است از طرق گوناگون آینده محتمل یا آینده های محتمل پیش رو را نشان دهد. یکی از حوزه های بسیار مهم آینده پژوهی مربوط به رسانه و سپهر ارتباطی است، تحول سریع این محیط از یک طرف و نقش فوق العاده آن از طرف دیگر علت اصلی می باشد. نتیجه آینده پژوهی آمریکا در این حوزه بسیار جالب و البته مهم است. آن ها در آینده سپهر رسانه ای دو جنگ بزرگ دیده اند با توضیح مختصری که در این جا آورده ام. انشاءالله اگر فرصتی شد و دوستان به تکمیل و تفسیر آن و مصداق های عینی که موجود است کمک کنند، به صورت مقاله در اختیار علاقمندان قرار خواهم داد:

جنگ هاي آينده رسانه اي از منظر آمریکا

 1- جنگ روايت ها

 الف:جنگ هاي آينده براي پيروزي در ميان روايت ها رخ خواهد داد.

 ب: اطلاعات يك سلاح راهبردي و سياسي است

 ج: جنگ روايت ها بايد حاوي درك صحيح از دشمن و تأثيرگزار بر ادراك پيرامون باشد.

 د: در پايان روز واقعيت هاي رسانه اي مهمتر از آن چيزي است كه واقع شده است.

 2- جنگ ايده ها

 الف: هيچ كس نبايد گمان كند دنياي غرب به زودي بر اسلامگرايان پيروز مي شود.

 ب: پيروزي كامل در گرو پيروزي نظامي نيست.

 ج: برطرف كردن مشكلات سياسي و اقتصادي مفيد است ولي كافي نيست.

 د: آن چه مهم است پيروزي در جنگ ايده هاست كه بخش اعظم آن بايد از جهان اسلام اخذ شود. البته درباره اخذ ایده از دنیای اسلام، برژینسکی که یکی از استراتژیست های معروف و در یک دوره مشاور امنیت ملی جیمی کارتر بوده، در کتاب اواخر دهه 90 میلادی خود، همین پیشنهاد را به دولت آمریکا کرده تا بتواند در قرن جدید کماکان قدرت برتر جهان باشد.

********

سلام دکتر. آنچه مسلم است و امروزه شاهد آن هستیم اینکه  به کمک فناوری، مدیریت پیام در دست اربابان رسانه قرار گرفته و شاهد جنگ سرد رسانه ای هستیم که از قضا بازار گرمی هم دارد.  

در جنگ نظامی آمریکا با عراق هم شاهد بودیم که در ابتدا شبکه تلویزیونی سی.ان.ان  بغداد را فتح کرد و سپس لشگر نظامی آمریکا. و یا در انفجار نیروگاه اتمی ژاپن که در اثر زمین لرزه در اعماق دریا اتفاق افتاده بود، تصاویری که از تلویزیون ان.اچ.کی  پخش شد با انتخاب زاویه خاص و تصویربرداری حرفه ای،  به جهانیان طوری اطلاع رسانی کردند که گویی نیروگاه هیچ آسیبی ندیده و هیچ تهدیدی هم از این ناحیه وجود ندارد. از این دست مثال ها در دنیای رسانه بسیار وجود دارد. هم اکنون شنیدم که هواپیمای «اِسکن ایگول» آمریکائیها در آب های سرزمینی کشورمان شکار شده است.  این در حالی است که خود آمریکائیها اعلام کرده اند از تعداد هواپیماهای آنان کم نشده است! این قبیل اعلامیه ها نشان از یک جنگ روانی(و یا جنگ اطلاعاتی) و تخریب افکار عمومی دارد.  لذا ملاحظه می شود که در الگوهای جدید رفتار رسانه، «دنیای روایت و رسانه بر جهان واقعیت» پیشی گرفته است. فکر می کنم آقای پُستمن هم در کتاب تکنوپولی از عبارت مدیاتریکس  استفاده کرده بود. و این کنترل بر افکار و حتی هدایت افکار عمومی جوامع به کمک رسانه ها تاکنون ادامه داشته است و این اشاره به نقش تخديركنندگي  تلویزیون در عالم مدرن است كه با اهداف و  كاركردهای خاص گردانندگان آن مرتبط است.  البته همگی با شعار «بی طرفی» نیز انجام می شود. البته بنده معتقدم رسانه نمیتواند که بی طرف نباشد، در دنیا هم همینطور است لیکن رسانه بایستی «بی طرف جلوه نماید» و یا طرفداری غیر منطقی نداشته باشد.

بی جهت نیست که عده ای امروزه معتقدند که « نبرد در عرصه رسانه مقدمه نبرد در عرصه سرزمینی است».  

مطلب مهم دیگر اینکه فناوری های نوین در عرصه ارتباطات نیز موجب تحول بوده اند، طوری که موجب شده است تا مفهوم «رسانه در همه جا» عینیت یابد. با این حساب به مدّد  ارتباطات نوین مفهوم رسانه یکسویه در حال کم رنگ شدن و شاهد بروز رسانه اجتماعی هستیم. این اشاره را گفتم تا به این نکته مهم توجه شود که در این هنگامه مفهوم «دیگری» هویت و  متولد می شود. در سپهر ارتباطی و رسانه ای نوین از دیگری گریزی نیست. در سپهر ارتباطی نوین انسان به وسعت اندیشه اش آزاد است و نیاز به «آزادی بیان» بدلیل ساختار بی حد و مرز و بی مرکز بودن برای انسان تامین می شود. در این فضا حرمت نهادن به تنوع و تفاوت، به معنای احترام گذاردن به دیگری یک اصل است.

همانطور که شما هم اشاره کرده اید: اطلاعات يك سلاح راهبردي و سياسي است. بی شک اینطور است. در جنگ اطلاعاتی، مهمترین تسلیحات آن خودِ تکنولوژی اطلاعاتی است، لذا توانایی تسلط یافتن بر اطلاعات در جامعه تقریبا به طور کامل به برخورداری از انفورماتیک متناسب بستگی دارد. توانایی یک کشور در زمینه « برنامه ریزی جریان اطلاعات» امروزه از مسائل انفورماتیک آن جدا نیست. بالطبع در رسانه نیز چنین است. تخمین زده می شود تا سال 2013 هر یازده ساعت یکبار، اطلاعات دو برابر شود. به این سرعت تغییر، افزایش رقابت و تغییر سلیقه و ذائقه «مخاطب رسانه» نیز باید اضافه شود. بنابراین در صورت عدم مدیریت درست، از دست دادن یک مخاطب(مشتری) به قدری سریع اتفاق می افتد که می توان آن را به کلیک کردن بر موشواره  کامپیوتر تشبیه کرد. به نظر موضوع «آینده بینی رسانه» بایستی با عنایت به برخی اصول و واقع بینی محیطی و عوامل موثر بر موضوع رسانه دیده شود. با عرض پوزش. موفق باشید.

 

رهنمود هایی  برای شروع سخنرانی جذاب برای حرفه ای ها

رهنمود هایی  برای شروع سخنرانی جذاب برای حرفه ای ها از فریبا علومی یزدی

 شیوه های گوناگونی برای  شروع یک سخنرانی وجود دارد. البته هیچکدام از آنها اشتباه نیستند اما بعضی از  این روش ها بهتر از سایر شیوه هاست. در اینجا به پنج نکته اشاره می کنیم به امید این که به شما در شروع هر چه بهتر سخنرانی تان کمک نماید. این مطلب را به سخنران حرفه ای  و کسانی که زیاد سخنرانی می کنند ،تقدیم می کنم  و برای سخنرانانی که به تازگی سخنور شده اند پیشنهاد نمی گردد.

1-       یک شروع خوب

 یک سخنرانی را با یک لطیفه یا یک جوک شروع کنید.این کار شنوندگان را غافلگیر خواهدکرد و تا مدت ها درذهن آنها باقی می ماند. فقط مواظب باشید لطیفه ای که می گویید به نوعی با موضوع سخنرانی مرتبط باشد و در ضمن باعث توهین به کسی هم نگردد . یک لطیفه کاملا خنثی را انتخاب کنید.

 2-      ارائه مدرک  و سند

 یکی از  مؤثرترین روش های شروع سخنرانی  بیان حقایق و ارائه آمار و ارقام است. مثلا اگر قرار است درباره مضرات سیگار سخن بگویید جمله آغازین را با آمار و ارقام هشدار دهنده درباره مرگ و میرهای ناشی از مصرف دخانیات شروع نمایید. چنین واقعیت هایی توجه مخاطب را برانگیخته و او را تا پایان سخنرانی گوش به زنگ نگه می دارد. فقط آمار و ارقامی که ارائه می دهید باید صحیح و مبتنی  بر واقعیت باشد.

 

 

ادامه نوشته