کرونا بیماری نیست؛ بیداری است

اخیرا ویدئو پر بازدیدی را در فضای مجازی دیدم که اشاره به ورود زمین به عصر آکواریوس داشت. نو شدن زمین و دوره ای که انرژی های کیهانی به سوی کره زمین بیشینه است. همچنین از آنجا که این ورود همزمان شده است با بیماری جهانگیر کرونا، عده ای می پندارند که این خود گواهی و شاهدی بر ورود بر این دوره است و زمینیان بایستی به رحمت الهی توکل کرده و اتصال خود را با کائنات و خالق عالم هستی تجدید و مورد توجه قرار دهند. دین و بدهی خود را به زمین ادا کنند و حلقه دوستی ها و انسانیت را بگسترانند. کلیپ مورد اشاره مربوط به شاخه ای از عرفان شرقی است. اشاره به رشته سوکایسی (Sokaisi System) دارد که هنرمندان ذن و علاقه مندان فلسفه های بودیسم و غیره آن را رصد کرده اند. فلسفه این رشته ها (طریق) است. البته عرفای بسیاری در ایران زمین نیز بوده اند. (اشاره حافظ به مغان). حتی در فرهنگ اسلامی و مسیحی نیز بوده است(مسمر). شما نور خدا و طریقت را به هر شکل و نحو وطریقی میتوانی جستجو کنی. مهم قدرت ذهن در شناخت است.

طی سال های گذشته در جهان به عدد باورمندان به قدرت ذهن در تسلط به خویشتن(ناخودآگاه) و جذب انرژی از کائنات افزوده شده است.

معجزات بسیاری در سال های گذشته را شاهد هستیم که نمونه آن در فیلم استرالیایی(قدرت باور) یا راز هست که از تلویزیون ایران هم پخش شد. (The Secret) . کتاب راز و یا قانون جذب هم در ایران توسط مترجمین مختلفی کرارا چاپ شده است. و اما موضوع علمی بودن!

این رشته کاملا علمی است و از فلسفه وارد علوم مهندسی، پزشکی، اقتصاد و حتی مارکتینگ هم شده است. علوم شناختی  (Cognitive  Science) سعی بر شناخت جهان دارند. سرمایه انسان توانایی شناخت است. با علوم شناختی میتوان به عظمت عالم و انسان پی برد. در شاخه پزشکی و روانشناسی موسوم به هیپنوتراپی در ایران در سال جاری به عنوان رشته علمی تائید و مورد تصویب وزارت بهداشت و درمان هم قرار گرفت.

در خصوص (طریقت) علما بدرستی می گویند که طریق را باید لمس کرد و نه شنید، باید پای در آن نهاد و نه به تماشا نشست! به همین قیاس در مورد قانون جذب، این قانون با جملات عمل نمی کند، بلکه با تصورات و احساس عمل می کند. احساس به فکر نیرو می‌بخشد. در خصوص قدرت ذهن، منابع بیشمار است. آیات قرآنی و نوشته های وین دایر و راندا برن و دیگران حداقل در ایران میدونم طرفداران بسیار دارد. چرا که مترجمین متعدد دست به ترجمه این آثار زده اند. مؤسسه مطالعات علوم شناختی حداقل 20 سال هست که زیر نظر دانشگاه شهید بهشتی، در ایران فعال هست. دکتر کمال خرازی هم رئیس فعلی این نهاد است. دانشجو در رشته های مدلسازی شناختی، تربیت ذهن و اعصاب و تعدادی دیگر می گیرند. به علت موثر بودن آموزه ها در تسلط بر ضمیر ناخودآگاه که منجر به رشته هیپنوتراپی گردیده است، اواخر سال گذشته وزارت بهداشت و درمان رسما نیز این رشته و فعالیت علمی را تصویب کرده است.

آیا مهندسان مدیران بهتری هستند؟

امروزه مدیران عامل بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا؛ مهندس هستند. کدام ویژگی در مهندسان باعث شده است که این افراد مهارت‌های رهبری داشته باشند؟

در گذشته مردم معتقد بودند که برای مدیرعامل شدن باید مدرک مدیریتی یا مالی داشته باشند؛ اما امروزه همه چیز تغییر کرده است و مدیرعامل ۷ مورد از با ارزش‌ترین شرکت‌های دنیا مهندس هستند.

البته جای تعجب نیست که همه‌ آن‌ها از جمله اپل، آلفابت، مایکروسافت، آمازون، فیسبوک و تنسنت بزرگ‌ترین شرکت‌های "سیلیکون‌ ولی" هستند.

در اینجا برخی از دلایلی که باعث شده مهندسان بتوانند در بزرگترین شزکت های دنیا مدیریت موفقی داشته باشند شرح می دهیم:

۱. مهارت در پیدا کردن مشکل و حل مسئله

حل کردن مسائل یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که در رشته‌ی مهندسی یاد می‌گیرید. استراتژی‌های زیادی برای پیدا کردن مشکلات و ارائه‌ راه حل برای آن‌ها وجود دارد. 

مهندس‌ها مخرب نیستند؛ بلکه دوست دارند بدانند ابزارها چگونه کار می‌کنند و باز کردن قطعات بهترین راه حل این موضوع است.

 ۲. پذیرفتن شکست به‌عنوان بخشی از فرآیند

اگر می‌خواهید کسب‌و‌کار خود را یک‌شبه رشد دهید باید اهل ریسک کردن باشید. این یعنی ممکن است در طول مسیر بارها با شکست مواجه شوید.

مهندسان می‌دانند که شکست یعنی یک پله به جواب نزدیک‌تر شده‌اند.

 ۳. فرهنگ یادگیری مداوم

مهندسان طوری تربیت می‌شوند که نسبت به یادگیری مشتاق باشند. زمانی که در دانشگاه تحصیل می‌کنید، با چند زبان برنامه‌نویسی آشنایی پیدا می‌کنید؛ اما ممکن است زمانی که فارغ‌التحصیل می‌شوید این زبان‌ها قدیمی و از رده خارج شده باشند. شما به‌عنوان یک مهندس باید مدام در حال یادگیری موضوعات جدید باشید.

این موضوع در مورد کسب‌و‌کار نیز صدق می‌کند. باید موضوعات روز دنیا را پیگیری کنید و قبل از رقبا به فکر پیدا کردن راه حلی برای آن باشید.

سندی بر بیماری سیاه در دهه سی

در شهر ممسنی در غرب شیراز سنگ قبری وجود دارد که تمام آنچه در آن دوران سیاه گذشته را شرح می‌دهد، روی این سنگ قبر نوشته شده است: «وفات مرحمت پناه علی رضا ولد صدق ملا علی نجات جاوید الله در سنه ۱۳۳۷ قمری ناخوشی و بلائی بر کل ربع مسکون نازل که تمام حکیمان از معالجه آن حیران و سرگردان و از غره شهره صفر تا پانزده شهر مذکور تمامی انسان را سه قسم و دو قسم آن هلاک و یک قسم باقی و آن یک قسم از عهده کفن و دفن برنیامدند. علات ناخوشی عطسه و سرفه بود. بجهت عبرت نوشته شد.»

 

کرونا و آموزه های بیل گیتس

مطلب زیر منسوب به بیل گیتس هست. در هر صورت مطلب قابل تاملی است.

نظر بیل گیتس در مورد ویروس کرونا

کووید -19 واقعا چه چیزی به ما یاد می دهد؟

من عمیقاً باور دارم که هدفی معنوی در پس هر آنچه اتفاق می‌افتد وجود دارد، چه برداشت ما از آن اتفاق خوب باشد، چه بد.

مایل هستم نظر خود در مورد آنچه ویروس کرونا با ما انجام می دهد را با شما به اشتراک بگذارم:

🔺 این ویروس به ما یادآوری می‌کند که ما همه برابر هستیم، صرف‌نظر از فرهنگ، مذهب، حرفه، وضعیت مالی یا میزان شهرت‌مان. این ویروس با همه ما به طور یکسان برخورد می‌کند، شاید ما هم باید همین کار را انجام دهیم. اگر حرف من را باور نمی‌کنید، از تام هنکس بپرسید.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که همه به هم وصل هستیم و آنچه بر یک انسان اثر می گذارد، می تواند بر دیگری نیز اثر بگذارد. به ما یادآوری می‌کند مرزهای نادرستی که تعیین کرده‌ایم، ارزش زیادی ندارند، چرا که این ویروس نیازی به پاسپورت ندارد. این ویروس با قراردادن ما در تنگنا و بحران، کسانی را به ما یادآوری می کند که همیشه تحت ظلم واقع شده‌اند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که سلامت‌مان چه‌قدر با ارزش است و چگونه ما با خوردن غذاهای ناسالم و آب‌هایی آلوده به مواد شیمیایی، همیشه از آن غافل بوده‌ایم. اگر مراقب سلامت خود نباشیم، قطعا بیمار خواهیم شد.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که زندگی چه‌قدر کوتاه است و اینکه مهم‌ترین کار هر انسان کمک به دیگران و بخصوص افراد سالخورده و بیمار است. هدف ما خریدن دستمال توالت نیست! 

🔺 به ما یادآوری می‌کند جامعه ما چ‍ه‌قدر ماده‌گرا شده و در هنگام سختی ها آنچه بدان نیاز داریم، نیازهای اولیه مانند آب و غذا و دارو است، نه تجملاتی که گاهی بدون دلیل بر آنها ارزش می گذاریم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند خانه و خانواده چه‌قدر اهمیت دارند و چه‌قدر ما از آنها غافل بوده‌ایم. این ویروس ما را به خانه‌هایمان برگردانده تا دوباره بتوانیم وحدت خانواده خود را مستحکم کنیم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که کارِ اصلی ما شغلمان نیست. شغل کاری است که ما انجام می‌دهیم، نه آنچه بخاطر آن به دنیا آمده‌ایم. کارِ اصلی ما مراقبت از یکدیگر است، محافظت از یکدیگر و کمک به یکدیگر.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که نفس خود را تحت کنترل داشته‌باشیم. یادآوری می‌کند هرچه‌قدر هم که فکر می‌کنیم بزرگ هستیم، یا دیگران فکر می‌کنند بزرگ هستیم، تنها یک ویروس می تواند دنیای ما را متوقف کند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که قدرتِ اختیار و اراده در دستان ماست. می توانیم انتخاب کنیم که همکاری کرده و به یکدیگر کمک کنیم، ببخشیم، تقسیم کنیم. یا می توانیم انتخاب کنیم خودخواه باشیم، احتکار کنیم، یا فقط از خودمان مراقبت کنیم. قطعاً در سختی‌ها است که هرشخص رنگ واقعی خود را آشکار میکند.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که می توانیم صبور باشیم، یا وحشت‌زده شویم. می توانیم درک کنیم که چنین شرایطی بارها و بارها در طول تاریخ اتفاق افتاده و این نیز خواهد گذشت، یا بترسیم و امروز را آخر دنیا بدانیم و درنتیجه بیشتر باعث ضرر شویم تا سود.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که این شرایط میتواند یک پایان یا آغازی دوباره باشد. می تواند زمانی برای تامل و درک باشد، برای یادگرفتن از اشتباهات؛ یا میتواند آغاز چرخه‌ای باشد که آنقدر ادامه می‌یابد تا ما نهایتا آنچه که باید را یاد بگیریم.

🔺 به ما یادآوری می‌کند که کره زمین بیمار است. یادآوری می کند باید همانطور که به سرعتِ خالی شدن قفسه های دستمال توالت نگاه می‌کنیم، به میزان جنگل‌زدایی نیز نگاهی داشته باشیم.

ما بیمار هستیم، چرا که خانه‌ی ما بیمار است.

🔺به ما یادآوری می‌کند که بعد از هر سختی، همیشه آسانی‌ست. زندگی یک چرخه است، و این نیز مرحله‌ای در این چرخه ی بزرگ است. نیازی نیست بترسیم، این نیز می گذرد.

درحالیکه تعداد زیادی کرونا/ کووید -19 را یک فاجعه‌ی بزرگ به‌حساب می‌آورند، من ترجیح می دهم آن را یک اصلاح‌کننده‌ی بزرگ ببینم. چیزی که فرستاده شده تا درس‌هایی که ظاهراً فراموش کرده‌ایم را به ما یادآوری کند و این بستگی به ما دارد که آنها را یاد بگیریم یا نه!