به یاد هرمز باقی و دیگر دوستان باقی

در مسیر زندگی، گاه آدم ­هایی بر سر راهت قرار می­گیرند که نقش راهنما و الگو را پیدا می­کنند. در سال­های جوانی و در بدو ورود به سازمان رسانه، در مسیر پر فراز و فرود توفیق داشتم با هرمز باقی آشنا شوم. بزرگمرد با شخصیت که از معاشرت با ایشان و همکاری در چند پروژه کارشناسی بسیار فرا گرفتم و تشویق شدم.

به عنوان کارشناس جوانی که در سال 71 جذب سازمان رسانه شدم با نوشته­ های ایشان آشنا و انگیزه نگارش در حوزه مباحث سازمانی و مدیریتی را یافتم. جسارت حضور در جلسات کارشناسی پر چالش و اینکه چطور مسئله یابی و شناخت کرده و در پی حل مسئله و ارائه راهکار برآیم. از نگرش­ های وی یافتم که کارشناس در ابتدای امر باید استقلال نظر داشته باشد و در ارائه نظر جانبداری نکرده و آنچه صلاح و صحیح است را ادا دارد. همواره بر این عقیده بود که «دوست دارد به عنوان یک کارشناس بازنشسته شود و نه بیشتر». اصطلاح کارشناس مستقل را هرگز فراموش نخواهم کرد. و دیگر اینکه هرمز باقی از پیشکسوتان بازگشایی واحد برنامه­ ریزی سازمان صدا و سیما پس از انقلاب بودند. بازگشایی واحد برنامه ­ریزی به ایجاد و بازنگری و دوباره سازی شاخص ­ها و استانداردها و نرخ ­ها و الگوها، منجر شد.

نوعی پیوند کارشناسی از پیش و پس از انقلاب که نتیجه حضور کارشناسان بود(بیژن حمزه لو، شادروان فریدون آزما، احمد حسام، علی اکبر حیدری، شادروان بهرام جباری، فریدون نیرومند، حسین احمدیان، رحیم تیموریا، ناصر وفا، کامران نادری، محسن شرفی، مهرداد غروی، محسن وهابی، اصغر امیر شاهی، امیر حسین غضنفری، مهدی دادگو، محسن شاکرین، محمد رضا گنج بخش، مهدی مفیدی، حسین مختاری، سیف الله شه نیا، علیرضا بوذرجمهری، علیرضا کریم زاده، صدیقه وحیدی و هرمز باقی.

و بعدها با پیوستن تنی چند از همکاران امور اداری سازمان؛ بیژن حیدر عربی، بیژن طاهری و محمد تکمیل نژاد و غلامرضا آذرنوش و در نهایت با ورود کارشناسان جوان از سال 66 به بعد، نرگس مینا، مهناز مظفری، سیمین ریاضی، مهران مجدی، مژگان یحیی پور، ناهید پاپیان، مریم موسویانی، مرضیه نظری تاج آبادی، سعیده اسکویی در کنار کارشناسان بعد از انقلاب مانند فخرالدین انوار(از اولین مدیران امور برنامه­ریزی)، محمود خوشنویس، محسن مهاجرانی، مسعود صادقی موجب شد تا حافظه و عملکرد کارشناسی منتقل و جاری شود.

این روند تا بروز و ظهور رایانه­ های شخصی و فناوری اطلاعات در اوایل دهه 70 خورشیدی ادامه یافت تا نسل دیگری از کارشناسان در کنار پیشکسوتان روند سازماندهی و مکانیزاسیون را سرعت دهند. گفتنی است بدین انگیزه ایجاد سامانه ­های اصلی(آرشیو مرکزی، برنامه­ ریزی تولید و پخش، رادیو و تلویزیون تهران و مراکز) و سامانه ­های معین، به پایه­ های اطلاعاتی نیاز داشت که در این سال­ها به همت کارشناسان احمد ارژمند(مدیر امور برنامه ­ریزی سازمان) مصطفی عزیزی، خسرو پرتو پارسا، سعید رضائیان، امیر غائبی، معصومه عناصری، افشین احمد زاده، محمد یادگاری، حسین زاکانی و دیگران در آن سال­ ها پایه گذاری شد تا نظام دهی حتی الامکان بر پایه داده ­های واقعی امکانپذیر شود. این مسیر تا به امروز ادامه داشته است.

در ادامه مقاله­ ای را با عنوان(واحد خود را سازماندهی کنیم!) به قلم هرمز باقی که مورخ بهمن92 از سوی موسسه تدبیر حرفه منتشر شده است را بخوانید.

هرمز باقی در نیمه آذر ماه سال 1400 بدرود حیات گفت. روحش شاد و یادش گرامی.

برای کسب اطلاعات بیشتر و تماس با نگارنده این نوشتار 09123935377 تماس بگیرید

ادامه نوشته

پدر بازاریابی نوین ایران درگذشت

دکتر احمد روستا ملقب به پدر بازاریابی نوین در ایران در سال 1327 و در شهر يزد ديده به جهان گشود. ايشان مدرک دکترای مدیریت خود را از دانشگاه برادفورد انگلستان در سال 1979 میلادی اخذ نمود و عضو رسمی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی – دانشکده مدیریت و حسابداری بود. دکتر روستا دارای 34 سال سابقه تدریس، تحقیق و مشاوره در امور مدیریت، بازاریابی، صادرات ، تبلیغات و مدیریت استراتژیک و دارای مقالات و کتاب های تالیفی متعددی است. دکتر روستا در تاریخ بیستم آذر ماه سال 1400 پس از سال ها مبارزه با بیماری بدرود حیات گفت. روحش شاد.

آدرس وبسایت: www.Drroosta.ir

تعدادی از آثار دکتر احمد روستا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مدیریت بازاریابی (به همراه دکتر داور ونوس و دکتر عبدالحمید ابراهیمی)
  2. تحقیقات بازاریابی(نگرشی کاربردی)(به همراه دکتر داور ونوس و دکتر عبدالحمید ابراهیمی)
  3. رفتار مصرف کننده
  4. مدیریت صادرات و بازاریابی بین‌المللی
  5. تکنیکها و تاکتیکهای تبلیغات
  6. مدیریت و مهارتهای فروش
  7. با بزرگان بازاریابی دنیا
  8. نخبگان بازاریابی
  9. از رویا تا واقعیت
  10. مهندسی ذهن و ان ال پی
  11. برنامه ریزی رسانه‌های تبلیغاتی
  12. تبلیغات تریزی
  13. گنجینه فروش
  14. الگوی مدیریت یزدی ها
  15. کیمیای فروش با جاذبه‌های مالی وعاطفی
  16. مدیریت استراتژیک تبلیغات
  17. راهگشای فروش
  18. کسب کار سبز
  19. بازاریابی عصبی

 

«اسب‌ مُرده» در مدیریت کسب وکار نماد چیست؟

سرخ‌پوستان آمريکا یک ضرب‌المثل قدیمی دارند با اين مضمون که: "وقتی ديديد اسب‌تان مرده، پياده شويد." شاید گمان کنید که اين ضرب‌المثل بيان بدیهيات است. با اين وجود، کافيست کمی به شرکت‌ها و سازمان‌های اطراف خود نگاه کنیم.

متاسفانه اسب بسياری از شرکت‌ها و سازمان‌های ايرانی مرده است! بیشتر شرکت‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی، به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دوره آنها گذشته و مشتريان از آنها استقبال نمی‌کنند. بی‌شک شما هم تایید می‌‌کنيد که این شرکت‌ها و سازمان‌ها باید پيش‌تر از این برای توسعه محصولات و خدمات بهتر و جايگزین، نوآوری پيشه می‌کردند.

اگر اين کار را کرده بودند، الان می‌توانستند از اسب مرده پیاده و به سرعت اسبی چالاک، جوان و تازه‌نفس را سوار ‌شوند.

هنوز هم فرصت نوآوری برای برخی از این شرکت‌ها کاملا از دست نرفته است. اما در کمال شگفتی بيشتر آنها به ‌جای پياده شدن از اسب مرده، کارهای عجيب ديگری می‌کنند. مثلاً:

🔸تازیانه محکم‌تری برای کوبیدن بر گرده اسب می‌خرند!

🔸 اسب‌سواران را عوض می‌کنند!

🔸کميته‌ای برای بررسی اسب منصوب می‌کنند!

🔸ماموريتی به ديگر کشورها می‌روند تا ببینند دیگران چگونه اسب مرده سوار می‌شوند!

🔸استانداردها را پایین می‌آورند تا اسب مرده را هم شامل شوند!

🔸اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بی‌تحرک" دسته‌بندی می‌کنند!

🔸پيمانکار برون‌ سازمانی می‌گيرند تا اسب مرده را سوار شود!

🔸چند اسب مرده را هم‌زمان به کار می‌گيرند تا سرعت زیاد شود!

🔸بودجه و آموزش بيشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص می‌دهند!

🔸اعلام می‌کنند که چون اسب مرده غذا نمی‌خورد، هزينه‌ها کاهش و سود افزايش می‌يابد!

🔸اهداف عملکردی کل اسب‌های ديگر را کاهش می‌دهند!

Beat a dead horse یک اصطلاح است. اصطلاح «شلاق زدن اسب مرده» یا «سوارشدن اسب مرده» دو کاربرد دارد؛ اولی به معنای گفتگوی بی‌مورد در موضوعیست که قبلا بحث شده و دوم بمعنای اتلاف زمان و تلاش در انجام کاریست که غیر‌ممکن و یا بی حاصل است.