من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام

وصیت ناﻣﮥ لویی پاستور

 در هر حرفه و شغلی كه هستيد، نه اجازه دهيد كه به بدبينی های بی حاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضی لحظات تاسف بار، كه برای هر ملتی پيش می آيد شما را به ياس و نا اميدی بكشاند. در آرامش حاكم بر آزمايشگاه ها و كتابخانه هايتان زندگی كنيد.

 نخست از خود بپرسيد: "من براي يادگيری خود چه كرده ام؟"

 سپس همچنان كه پيش تر مي رويد بپرسيد: "من برای كشورم چه كرده ام؟"

 و اين پرسش را آنقدر ادامه دهيد تا به اين احساس شاد بخش و هيجان انگيز برسيد كه: "شايد سهم كوچكی در پيشرفت و اعتلای بشريت داشته ايد."

 اما صرف نظر از هر پاداشی كه زندگی به تلاش هايمان بدهد يا ندهد، آنگاه كه لحظه مرگ فرا می رسد هر كدام از ما بايد اين حق را داشته باشيم كه با صدای بلند بگوييم؛ «من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام».

بینش تصمیم گیری خوب

 گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی ازاین دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.

سه بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد.قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد.
سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 کودک را نجات دهد و 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.
سوال: اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی میگرفتید؟
بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیحبه نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور؟

ادامه نوشته

در اینترنت، هیچکس نمی‌داند که شما یک سگ هستید

از تیتر تعجب نکنید، این دیگر یک ضرب المثل است، «در اینترنت، هیچکس نمی‌داند که شما یک سگ هستید» (“on the Internet, nobody knows you’re a dog.”)، این ضرب المثل در قالب یک کارتون در تاریخ ۵ ژوئیه ۱۹۹۳ توسط پیتر اشتاینر در نشریه نیویورکر منتشر شد که در آن دو سگ جلوی یک کامپیوتر نشسته‌اند و این جمله دیالوگ یکی از این سگ‎‌ها به دیگری است.

 

این کارتون به هویت (Identity) آشکار و پنهان افراد در اینترنت اشاره می‌کند. به واقع افراد در اینترنت با نقاب هویت شناخته می‌شوند، یعنی می‌توانند هویت غیرواقعی داشته باشند! اما این سوال مطرح می‌شود که هویت چیست؟ به زبان ساده، هویت وجه تمایز شما با دیگران است. تعریف ما از خود و تعریف دیگران از ما! ، هویت در اینترنت اکتسابی است. می‌شود آن را ساخت یا دستکاری کرد!

امروز اینترنت در جلوگاه رسانه تصاویری مختلف از هویت افراد ارائه می‌کند. تصاویری که می‌تواند گاه واقعی و گهگاه غیر واقعی باشند! در قبل از اینترنت اصولا ساخت و ایجاد هویت فردی در سطح عمومی تقریبا غیر ممکن بود. در اوایل اینترنت نیز تنها هویت سازمان‌ها، دانشگاه‌ها و شرکت‌ها قابل شناسایی بود. کم کم با گسترش و دسترس پذیری وب به عنوان بخشی از اینترنت مفهوم هویت فردی در قالب رسانه‌های اجتماعی همچون وبلاگ بحث هویت در قالب پرسنال برندینگ مطرح شد. اینجا بود که بحث هویت آنلاین مطرح شد.

هویت آنلاین(online identity)، یک هویت اجتماعی (social identity) است که کاربران اینترنت در اجتماعات آنلاین [مانند رسانه‌های اجتماعی] یا وب‌سایت‌ها ایجاد کرده‌اند. این هویت آنلاین گاهی علاوه بر واقعی بودن می‌تواند ناشناس یا ساختگی باشد. گاهی یک آواتار می‌تواند شکل‌دهنده یک هویت آنلاین باشد. این هویت آنلاین درجه قابلیت اعتماد افراد را بیشتر می‌کند.

 

ادامه نوشته

قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید.

 سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوه اش آمد و گفت : بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری ؟ او نوه اش را خیلی دوست می داشت ، گفت : حتماً عزیزم ،

 حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرد و حتی در مخارج خانه هم می ماند .

 شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت . در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید.  او شروع کرد به نوشتن ، تا اینکه ، دوباره نوه اش آمد و گفت : بابا بزرگ داری چه کار می کنی ؟

 پدربزرگ گفت : دارم کارهایی که بلدم را مینویسم .

 پسرک گفت : بابا بزرگ بنویس مرغ های خوشمزه هم درست می کنی .

 درست بود ؛ پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد .

 او راهش را پیدا کرد . پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد ،

 دومین رستوران نه ، سومین رستوران نه ، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران ،

 حاضر شد از پودر مرغ سرهنگ ساندرس استفاده کند .

 امروزه کارخانه پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد .

 اگر در آمریکا کسی بخواهد تصویر سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را بالای درب رستورانش نصب کند ،

 باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند .

نبرد رسانه ای(1) - دوران سانسور و جلوگیری از نشر اطلاعات سر آمده است

رئیس سازمان صدا و سیما در روزهای پایانی مهر ماه سال جاری به عنوان مهمان ویژه چهل و نهمین اجلاس اتحادیه رادیو و تلویزیون های آسیا و اقیانوسیه در سئول پایتخت کره جنوبی بود. متن سخنرانی مهندس ضرغامی که در جمع بیش از ۶۰۰ نفر از روسا و مقامات عالی رتبه رادیو و تلویزیون های آسیا و اقیانوسیه ایراد شد به این شرح است:

صنعت رسانه به علت دگرگونی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از یک سو و توسعه فناوری های ارتباطی از سوی دیگر، همواره در معرض تغییر و تحول بوده است. این تغییرات سبب تحولاتی در ماهیت، مأموریت و رسالت رسانه ها شده است. مدیران رسانه های نوین، باید همواره با آینده نگری، محیط رسانه ای ( media ecosystem) خود را به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از روندها و تغییرات پیش رو اطلاع دقیق حاصل کنند تا بتوانند برای منطبق کردن سیاست ها و راهبردهای سازمان خود با شرایط آینده برنامه ریزی کنند.

شاخص های اساسی رسانه های نوین به طور خلاصه عبارتند از:

دیجیتالی شدن (dijitalization) / تعاملی بودن (interactivity) / شخصی سازی (personalization) / آنی بودن (immediacy) / مستقیم بودن (directness) / و همگراشدن(convergence).

 

ادامه نوشته

من فقط مالک مایکروسافت هستم

من در برخی از امتحاناتم مردود شدم اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند.

 اکنون او یک مهندس در شرکت مایکروسافت است

 و من فقط مالک مایکروسافت هستم ...

 "بیل گیتس موسس مایکروسافت"

ویژگی یک مدیر رسانه اجتماعی

امروز با گسترش روز افزون رسانه‌های اجتماعی بحث مدیریت آنها مطرح است. اگر شما یک بلاگ، شبکه اجتماعی یا به زبان ساده‌تر، یک رسانه اجتماعی داشته باشید به عنوان مدیر چه ویژگی های باید در شما باشد؟ یا شاید شما سازمان هستید می خواهید یک مدیر رسانه اجتماعی استخدام کنید او چه ویژگی های باید داشته باشد؟ مطمئا در ایران هنوز «مدیر رسانه اجتماعی» عنوان شغلی نیست اما «بهترین راه برای پیش بینی آینده، ساختن آن است».

۱- اشتیاق به رسانه های اجتماعی: در رسانه های اجتماعی شما بیشتر نیاز به یک هدایت کننده دارید تا یک مدیر! کسی که درک درستی از عملکرد و روابط رسانه های اجتماعی مختلف دارد و روزگار در آنها سپری کرده باشد. او باید بتواند با استفاده از رسانه های اجتماعی زندگی شخصی و حرفه ای خود را هدایت کند.

۲- مهارت های دستوری و املایی: در نوشتار همیشه اشتباه وجود دارد. ممکن است بیشتر مواقع تایپی باشد و برخی مواقع دستوری! اما از کسی که مدیریت یک جامع آنلاین را برعهده دارد این انتظار است که بیشترین مهارت ها را در قواعد دستوری و املایی داشته باشد. البته این بدان معنا نیست که خشک و رسمی بنویسد بلکه باید زنده و جذاب قلم را به کار گیرد.

۳- توانایی رهبری: این توانایی شاید اکتسابی باشد اما استعداد نیز هست. مدیر رسانه اجتماعی باید بتواند برای اجتماع به شیوایی صحبت کند. این توانایی بیشتر در زمان بحران های احتمالی به کار می آید.

۴- اعتماد به نفس: اعتماد به نفس واقعی نه کاذب و نه بیش از اندازه! همیشه این نگاه وجود دارد که ما وقتی تعدادی مخاطب داریم ناخوداگاه اعتماد به نفسمان افزایش پیدا می کند باید آن را کنترل و مدیریت کرد. مدیر باید دکمه پست را فشار دهد و از عواقب آن واهمه نداشته باشد.

۵- دیسپلین (نظم) و تشکیلات: نوشتن یک پست برای وبلاگ در برنامه زمانبندی مشخص به سختی انجام می شود. مدیر با محتوای بکر، جالب و جذاب سعی در هدایت جامعه را داشته باشد. یک مدیر رسانه اجتماعی موثر از برنامه زمانبندی برای نوشتن سرمقاله و ابزارهای کنترلی برای اینکه مطمئن شود یک پست یا توئیت منتشر شده استفاده می کند. پاسخ به نظرات، درخواست‌ها و انتقادات اصولا کمی طول می کشد این کار باید برنامه خاص خود را داشته باشد.

۶- منش: یک مدیر رسانه اجتماعی از قوانین و مقررات هر رسانه اجتماعی به درستی آگاه است و طبق آن رفتار می کند. به نظرات صفحه و پست های بلاگ با وقار و زیبایی پاسخ می دهد.

۷- یک سطح رهبری: انتظار این است که در اولین فرصت به نظرات و درخواست ها رسیدگی شود اما وقتی تعداد کاربران بالا باشد پاسخگویی به آنها در کمترین زمان مشکل است. باید مجموعه از انتظارات را لیست کرده و مانند یک بانک اطلاعاتی داشته باشید و هر وقت شد از آن استفاده کنید.

۸- پوست کلفت بودن: اصولا دهن کاربران در رسانه های اجتماعی چاک و بست ندارد و برخی اوقات هرچه به ذهنشان برسد منتشر می کنند. مخصوصا اگر در جامعه فیزیکی به نیازهای آنها پاسخ داده نشود به قولی جامعه بسته باشد. به نوعی مدیر باید نقد پذیر باشد حال نقد منصفانه یا غیر منصفانه! البته باید حواسش به گزارش های مردمی برای مسدود سازی نیز باشد.

۹- پاسخگویی: شما نسبت به هرچه درباره شما توئیت می شود مسوول هستید. باید در کمترین زمان ممکن درخواست را به بخش مربوطه ارجاع و بعد اعلام کنید. اگر اشتباه کردید باید غرور را کنار بگذارید و به آن اعتراف کنید. دنیا دار مکافات است.

۱۰- کنجکاوری مداوم برای فهم بیشتر: فناوری و ابزارهای آنلاین مدام در حال تغییر هستند و محیط و کاربران نیز به نوبه خود تغییر می کنند. مدیر رسانه اجتماعی تنها وظیفه حفظ وضع موجود را ندارد بلکه باید مدام بخواند، فراگیرد و خود را توسعه دهد. زگهواره تا گور دانش بجوی مدیر!

منبع:سایت رسانه اجتماعی

بازاریابی بدون بودجه غیر ممکن است....

نویسنده: توماج فریدونی

استراتژیست بازاریابی، مشاور بازاریابی

برای جوانان عاشق شهرت و پول که والدینی کارمند و یا با درآمد پائین داشته اند، مشاهده موفقیت شرکت هایی چون گوگل و یا فیسبوک کافی است تا دغدغه های ذهنی خواب شب و تمرکز روز را ایشان برباید! اینها الگوهایی برای این جوانان مشتاقِ رسیدن به موفقیت، شهرت و استقلال مالی است که خود نیز از نقطه صفر و یا حتی زیر صفر شروع کرده اند و حالا به امپراطوری های دات کام و سوژه های هر روز و هر سال فورچون ۵۰۰، CNN, Fox, CNBC و WSJ تبدیل شده اند.

شاید بی اغراق روزی نباشد که یکی از این جوانان و یا خود شما با من تماس نگرفته باشید و با هزاران امید و آرزو درخواست دریافت مشاوره و کمک نداشته باشید اما درنهایت شاید صراحت کلام من شما و ایشان را آزرده خاطر کرده باشد.

بازاریابی بدون بودجه غیر ممکن است و هیچ راهی برای موفقیت در بازاریابی بدون تزریق بودجه مناسب برای حمایت از برنامه های بازاریابی وجود ندارد. اما متاسفانه به واسطه فراوانی سخنرانی ها، مقالات و کتاب های بی پایه و اساسی که نقل کنندگان آنها خود هیچ سابقه درخشانی در زمینه کار و کارآفرینی نداشته اند مواجه شدن مردم با این واقعیت دردناک است. از همین روست که در مواقعی به منفی نگری محکوم شده ام اما واقعیت ها را با خوشبینی های پیش و پا افتاده نمی توان تغییر داد.

واقعیت ها به اینصورت است که برای مثال، شرکت گوگل بودجه اولیه ای که در اختیار داشت (در سال ۱۹۹۸) یکصد هزار دلار بود که تا سال ۱۹۹۹ به حدود بیست و پنج میلیون دلار افزایش پیدا کرد و یا فیسبوک کار خود را با بودجه اولیه ۵۰۰٫۰۰۰ دلاری شروع کرد. جدا از اینکه راه اندازی هر کسب و کاری به بودجه اولیه نیاز دارد ما بازاریابی نسبت به اهدافی که تعریف می کنید به بودجه اختصاصی برای شروع و رشد نیاز دارد.

جدا از آنکه یک کسب و کار الزاماً نباید با وسعت کارهایی چون گوگل باشد اما بهترین ایده ها بدون بودجه معمولاً بجایی نمی رسند. در آن زمان است که افرادی که دهان گشاد اما ذهن هایی تنگ دارند با شنیدن ایده های شما، نگرش هایتان را زیر سوال می برند و به باد تمسخر گرفته خواهید شد. از همین روست که اصرار می کنم صرف نظر از تامین بودجه راه اندازی کسب و کار تا زمانی که بودجه بازاریابی مناسبی در اختیار ندارید هرگز خودتان را در مسیر بازار رقابتی قرار ندهید و حضورتان را به صورت رسمی و گسترده اعلام نکنید.

از طرفی این واقعیت را فراموش نکنید آنچه را که بسیاری موفقیت های یکشبه دیگران متصور می شوند، در واقع مشاهده اوج گرفتن های آنهاست. اوجی که از ماه ها و سال ها قبل برایش برنامه ریزی کرده و آماده شده اند و شما نیز با الگو برداری از رفتارشان می توانید به موفقیت های بزرگ برسید. در بازاریابی تعداد بسیار زیادی از شرکت ها درگیر تقلید کورکورانه و بیشتر ایفای نقش هایی که اصلاً با موقعیت های کنونی آنها سازگاری ندارند می شوند. اینگونه برایتان مثال بزنم که شما هرگز با خریدن یک ساعت رولکس، یک قایق تفریحی، هواپیمای شخصی، خانه ویلایی مجلل و خودرو گرانقیمت پولدار نخواهید شد. بلکه به زودی به خاک سیاه می نشینید چرا که باید پول تمام این ظواهر را یکجا پرداخت کنید. بسیاری از ما در مدیریت شرکتهایمان نیز اینگونه عمل می کنیم و از ابتدا می خواهیم مانند آنچه گوگل در امروز رفتار می کند باشیم. در صورتی که سرمایه ای به اندازه سرمایه امروزی گوگل ندارید این امر عملاً غیر ممکن است!

از ابتدا با واقعیت شروع کنید و بجای الگو برداری از رفتار امروزی آنها، روند رفتارهایشان را از گذشته تا به امروز زیر نظر بگیرید. شکست هایشان را به منبعی از تجربه به نفع خودتان تبدیل کنید و خوبی هایشان را قطب نمای منش و رفتار خود در تصمیم گیری های روزانه بدانید. در اینصورت دیری نمی پاید که حتی کوچکترین کسب و کار شما که از اتاق خواب و یا اتاق نشیمن خانه تان شروع شده است دنیا را تکان خواهد داد و در آن زمان که با من تماس می گیرید و با صراحت می پرسم بودجه بازاریابی تان برای یکسال چقدر است دیگر نه تنها دلخور نمی شوید، استراتژیست های بازاریابی و مشاوران بازاریابی را افرادی پول پرست خطاب نخواهید کرد.

مشکل تشخیص دوست و دشمن

مارها قورباغه ها را مي خوردند و قورباغه ها غمگين بودند.

قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند.

 لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند عده اي از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده اي ديگر خواهان باز گشت مارها شدند.

 مارها باز گشتند و همپاي لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند حالا ديگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه براي خورده شدن به دنيا مي آيند تنها يك مشكل براي آنها حل نشده باقي مانده است اينكه نمي دانند توسط دوستانشان خورده مي شوند يا دشمنانشان.

منوچهر احترامي داستان نويس كودكان و نوجوانان

مثبت اندیشی

چند راهکار ساده برای خدمات دهی بهینه به مشتریان

در جهان اقتصادی روز یکی از مهمترین چالشهای موجود بین رقبای کار سرویس دهی عالی به مشتریان است .

ارتباطات شما با مشتریانتان حقیقتا تنها ابزاری است که برای رشد تجارت و دستیابی به سود دهی در مقابل رقبای خود می بایست آن را به هر شکل که هست بپذیرید و در مقابل تمام سختی های آن تاب بیاورید .

اما یک واقیت دردناک در کار هم وجود دارد به این شکل که در هر صورت امکان آن وجود دارد که 75٪ از مشتریان شما با رقبای شما کار کنند.بدون توجه به قیمت پائین شما و یا اینکه چه قدر سرویس دهی شما مورد نیاز است برخی از مشتریان از جای دیگری غیر از شما خدمات دریافت می کنند حتی ممکن است پول بیشتری هم بپردازند فقط به این دلیل که احتمالا با آنها بهتر رفتار می شود .

ادامه نوشته

رمز موفقیت بانوی کارآفرین عرصه معدن و مهرآفرین فاطمه دانشور

  فاطمه دانشور يکي از کارآفرینان موفقي است که ۳۵سال سن دارد و از ۲۷ سالگي وارد حوزه کسب‌ و کار شده است. او مدیر‌عامل شرکت سپهر آسياست که در عرصه واردات و صادرات سنگ آهن فعاليت مي‌کند. همچنين مدیر‌عامل موسسه خيريه مهرآفرين هم است.

 

عوامل موفقیت این کارآفرین :

  1. اتکاء و توکل بر خدا
  2. پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر و هوش همراه با هدفدار بودن و مطالعه قبل از اقدام
  3. ایجاد انگیزه کار و فعالیت در همسر و همراه نمودن وی با خود و حفظ آرامش در خانواده
  4. رشته تحصیلی مدیریت بازرگانی و فعال بودن در دوران تحصیل دانشگاهی، همزمان با تحصیل کار می کردم و بسیار مطالعات غیردرسی داشتم.
  5. تجربیات متنوع و بسیار درخصوص تجارت خرد و کلان
  6. ریسک پذیری بالا و جسارت
  7. استفاده از نیروها و پتانسیل‌های حول و حوش و اطراف
  8. امید و نهراسیدن از شکست
  9. فکر و اندیشه مثبت و خلاقیت داشتن

می‌توانم بگویم پول نقش چندانی ندارد چون من بدون سرمایه و با رقم منفی شروع کردم، ایمان دارم سرمایه اصلی در وجود خود انسان است و آن قدرت اندیشه است. این را هم در پایان بگویم همیشه در هر رشته‌ای یک فرد موفق باید بخواهد که بهترین باشد.

ادامه نوشته

رفتار انسان

سازماندهی

تاملی در ماهیت رسانه‌ی تصویری در دوران گذار

سامانه اطلاع رسانی رجاء نیوز مصاحبه ای را با شهریار زرشناس در باب ماهیت رسانه های تصویری انجام داده است که می خوانید:

اولین تولید برنامه‌های تلویزیونی به دهه‌ي ۱۹۳۰ میلادی برمی‌گردد. تلویزیون به عنوان یک رسانه‌ی تصویری، امتداد مستقیم آن چیزی است که می‌توان آن را غلبه‌ی تصویر بر کلمه و کلام در تفکر مدرن غربی نامید. در واقع آن سیطره موجب شده است که ساحت تصویر به‌نوعی مهم‌تر و اصلی‌تر از ساحت کلمه بشود. کلمه با مجردات و با معانی نسبت نزدیک‌تری دارد و تصویر محسوس و تصویری که معطوف به ادراک حسی است، فاصله‌ی بیشتری دارد. اگر به عالم‌های تاریخی -تاریخ غرب مدرن، تاریخ غرب قرون وسطی، غرب یونانی و رومی- و عالم‌های شرقی اعم از شرق منسوخ اسطوره‌ای یا شرق اصیل دینی نگاهی بیندازیم، در هیچ یک از اینها سیطره‌ی تصویر بر معنای مجرد وجود ندارد و اولین بار در عالم غرب مدرن هست که تصویر مهم‌تر و اصلی‌تر و بر معنای مجرد حاکم می‌شود و در واقع ساحت تفکر بشر از افق اجمال به افق تفصیل حرکت می‌کند.

ادامه نوشته

داستان پسر یک نجار ساده

بعد از خوردن غذا بیل گیتس رئیس بزرگترین شرکت نرم افزاری جهان (مایکروسافت)  5 دلار به عنوان انعام به پیش خدمت داد.

 پیشخدمت ناراحت شد.

بیل گیتس متوجه ناراحتی پیشخدمت گردید و سوال کرد : چه اتفاقی افتاده؟

پیشخدمت گفت: من متعجب شدم بخاطر اینکه در میز کناری ، فرزند شما  50 دلار به من انعام داد.

 درحالی که شما که پدر او هستید و پولدار ترین انسان روی زمین، فقط 5دلار انعام می دهید !

گیتس لبخندی زد و جواب معنا داری گفت : او فرزند پولدار ترین مرد روی زمینه  ولی من پسر یک نجار ساده.

روایتی دیگر از فیل مولانا

کودکان و نوجوانان و فناوری های نوین ارتباطی  

مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما در مورخ 20/4/91 نشست علمی را با عنوان « کودکان و نوجوانان و فناوری های نوین ارتباطی» و با حضور آقایان دکتر محسنیان راد، دکتر مهدی منتظر قائم و دکتر مسعود کوثری برگزار کرد.

اثر گذاری تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی یکی از بحث برانگیزترین مباحث در حوزه پژوهش های رسانه ای است. در حال حاضر پژوهشگران برای بررسی خصوصیات نسل های مختلف به بررسی نوع مصرف و میزان مصرف رسانه های گوناگون توسط نسل های مختلف توجهی خاص نشان می دهند.

سرآغاز این نشست علمی ارائه آمارها و اطلاعاتی از سوی مسئولین مرکز تحقیقات صدا و سیما بود که طی پنج ساله گذشته-منتهی به 1390 در مورد مصرف رسانه ای کودکان و نوجوانان به دست آمده بود. جمع بندی آمار ارائه شده حاکی از اُفت بیننده های تلویزیون و گرایش و افزایش قابل توجه در بخش بازی های رایانه ای، رسانه اینترنت و تماشای برنامه های غیر تلویزیون ملی(ماهواره و شبکه توزیع فیلم خانگی) بوده است.  

اولین سخنران این نشست آقای دکتر مسعود کوثری از بخش دانشگاهی بود که به موضوع «بازی های رایانه ای» پرداخت. مهمترین نکات بر شمرده شده توسط سخنران چنین بود:

-هنوز تلویزیون بازار اصلی شناخته می شود، لاکن بازی ها کودکان را به سمت خود جذب می کنند.

- با وجود تعامل در بازی ها و تلویزیون می بابستی تغییراتی را در ساز و کار تلویزیون بوجود آورد.

- سِن بازی ها در حال تغییر است. لذا بایستی در برنامه ریزی مصرف رسانه ای توجه شود.

- ویژگی بازی ها: اینکه انسان ذاتا دوست دارد، یک آواتار(موجود) را تغییر بدهد و به خدمت بگیرد. تعاملی بودن، قابلیت راهبری دیگران، بیرونی سازی خود، بدست آوردن تجربه های جدید، افزایش هیجان زدگی، خطر پذیری بی خطر، بازی ها کاملا فضا-رسانه هستند، بازی ها موجب ایجاد یک ذهن پازلی در کودک می شوند(ذهن لایه لایه)، بازی ها سرعت عمل و توانایی مدیریت بحران را در کودک بالا می برند. 

 

ادامه نوشته

بیاید امروز قبل از این که حرف بزنیم، این‌گونه بیاندیشیم.

بیاید امروز قبل از این که حرف بزنیم، این‌گونه بیاندیشیم.

به امید جهانی بهتر

سه مرحله از هر حقیقتی

هـر حـقـیـقــتی از سـه مـرحـلـه می گـذرد:

 ابـتـدا، بـه مـسـخره گـرفـتـه مـیـشود.

 ... بـعـد بـه شـدت  بـا آن مـخالـفـت مـیـشـود.

و در آخـر، بـه عـنـوان امـری بـدـیهـی پـذـیـرفـتـه میـشـود.

 « آرتورشوپنهاور»

ما یاد می گیریم

ما یاد می گیریم

 ده درصد از آنچه می خوانیم

 بیست درصد از آنچه می شنویم

 سی درصد از آنچه می بینیم

 پنجاه درصد از آنچه می بینیم و می شنویم

 هفتاد درصد از آنچه بحث می کنیم

 هشتاد درصد از آنچه تجربه می کنیم

 نود و پنج درصد از آنچه به دیگران آموزش می دهیم

 -ویلیام گلسر

 

 

ادامه نوشته

اهمیت میخ کوبیدن...

ما در حوزه رسانه های اجتماعی بیشتر از اینکه به زبان نیاز داشته باشیم، به گوش نیاز داریم.

رئیس همایش روز رسانه های اجتماعی گفت: باید تصویر بزرگتر سوشال مدیا را تدریجی درک کرد و به گفت و شنودها  فرصت داد تا بتوان به تدریج به یک تصویر مات – نه شفاف – از آن رسید  زیرا این پدیده بسیار بزرگ و گسترده شده است.

 

به گزارش دبیرخانه همایش روز رسانه های اجتماعی، دکتر یونس شکرخواه با بیان اینکه «رسیدن به یک تعریف فوری از سوشال مدیا اساسا دشوار است» اظهار کرد: به همین دلیل شاید دیالوگ خیلی کمک کند. ما در این حوزه بیشتر از اینکه به زبان نیاز داشته باشیم، به گوش نیاز داریم.

 شکرخواه در ادامه به یک تعریف ساختاری از سوشال مدیا اشاره کرد و گفت: براساس این تعریف سوشال مدیا یک فرمت و چارچوب مشخص دارد. سوشال مدیا وب پایه است یعنی باید بر وب سوار شود تا جنبه اجتماعی آن تحقق یابد. این فرمت، عین اپلیکیشن ها می تواند یک فرمت ثابت داشته باشد. دو سویگی و همه جا حاضری نیز از ویژگی های مورد توافق آن است. کاربران رسانه های اجتماعی از افراد در خانه ها تا جماعت ها می توانند وارد بحث شوند.

 رئیس همایش روز رسانه های اجتماعی گفت: نکته دیگری که مطرح شده است یو.جی. سی است یعنی کاربران محتوا را تولید می کنند و نکته دوم سی.جی.ام است. این تعریف بیشتر مربوط به ادبیات سازمانی است البته در عمل فرقی نمی کند. در آنجا کاربر جای خود را به مشتری داده است و رسانه (مدیا) جای محتوا (کانتنت) را گرفته است.

 وی پس از ارائه تاریخچه کوتاهی از سوشال مدیا، به طبقه بندی رسانه های اجتماعی در ۶ ژانر از منظر کاپلان و هنلین اشاره کرد و گفت: براساس این طبقه بندی سوشال مدیا شامل ژانرهای همکاری جویانه، وبلاگ ها و میکروبلاگ ها ، جوامع محتوایی، سایت های شبکه اجتماعی، جهان های بازی های مجازی و جهان های اجتماعی مجازی (سکند لایف) می شود.

 شکرخواه در ادامه از نظریه های حضور اجتماعی، اشباع رسانه ای، ارائه خود، خودگشودگی، کاربری و اقناع، مدل همگرایی رسانه های اجتماعی، درک رسانه ها از مک لوهان، جریان دو مرحله ای اطلاعات لازارسفلد، مدل هارولد لاسول به عنوان نظریه ها و مدل هایی نام برد که در حاضر وارد میدان تئوری این حوزه شده است.

 رئیس همایش روز رسانه های اجتماعی گفت: این شبکه ها ویژگی دو سویگی دارند و پهنای آنها بسیار بالاست. مخاطب آنها جهانی است. سلسله مراتب ندارد. نوع ارتباط افقی است. کم هزینه است، که البته اینطور نخواهد ماند. مهارت نمی خواهد؛ برخلاف اینکه وانمود می شود مهارت زیادی می خواهد. امکان تغییر مطلب را حتی بعد از آپلود در اختیار کاربر می گذارد و امکان کامنت گذاری نیز وجود دارد.

 وی در ادامه طبقه بندیهای تکنولوژیهای سوشال مدیا را شامل بلاگ، اشتراک عکس، اشتراک موسیقی، وی لاگ، پست دیواری، پست فوری، ایمیل، وویپ و کرود سورسینگ دانست.

 شکرخواه سطح دو سویگی را بهره مند از ویژگیهایی مانند جستجوی تخصصی و ارتباط معکوس تلاش کاربر و تلاش سیستم دانست و توضیح داد: در سوشال مدیا تلاش سیستم صد و تلاش کاربر به سمت صفر می رود. همچنین پاسخ دهندگی، تسهیل ارتباطات بین فردی، سهولت در افزایش اطلاعات و نظارت بر کاربرد سیستمها از دیگر ویژگیهای آن است.

 رئیس همایش روز رسانه های اجتماعی با اشاره به تفاوت نقطه تلاقی چهره به چهره (face to face) و رسانه های اجتماعی اظهارکرد: مولفه های سازنده رسانه اجتماعی ممکن است به صورت تک عنصری  یا چند عنصری در زندگی رسانه ای اجتماعی حضور یابند. مولفه های سازنده نقطه تلاقی دررسانه های اجتماعی شامل هویت ، گفتگو، اشتراگ گذاری ، حضور، مناسبات ، شهرت و گروه می شود.

 شکرخواه در انتها به ارائه توضیحاتی درباره سکند لایف به عنوان یک جهان مجازی – از ژانرهای سوشال مدیا- پرداخت و برخی انتقادات و فرصتهای موجود در ارتباط با سوشال مدیا را مطرح کرد.

پل‌های زیادی هست که باید آن‌ها را بسازم

داستان کوتاه پل - پائولوکوئیلو

 عکس: پائولوکوئیلو در سفر به ایران - ری شاه عبدالعظیم

 

دو برادر با هم در مزرعه‌ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می‌کردند. روزی آنان به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، قهر کردند.

 یک روز صبح درب خانه برادر بزرگ‌تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجاری را دید. نجار به او گفت:«من چند روزی است که دنبال کار می‌گردم...

 برادر بزرگ‌تر گفت: از قضا من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن. آن همسایه در حقیقت، برادرِ کوچک‌تر من است. او هفته گذشته، چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب، بین مزرعه ما افتاد. او به‌طور حتم این کار را به‌خاطر کینه‌ای که از من به دل دارد، انجام داده است.» از تو می‌خواهم تا بین مزرعه من و برادرم، حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»

 نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه‌گیری و اره چوب‌ها.

 برادر بزرگ‌تر به نجار گفت:«من برای خرید به شهر می‌روم، اگر وسیله‌ای نیاز داری، برایت خریداری کنم.»

 هنگام غروب، وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار، پلی را روی نهر ساخته بود.

 کشاورز با عصانیت رو به نجار کرد و گفت:«مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟»

 در همین لحظه، برادر کوچک‌تر از راه رسید و با دیدن پل، فکر کرد که برادرش دستور ساختن آن را داده است. از روی پل، عبور کرد و برادر بزرگ‌ترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر، معذرت خواست.

 وقتی برادر بزرگ‌تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.

 کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی، مهمان او و برادرش باشد.

 نجار گفت:

 ***دوست دارم بمانم ولی پل‌های زیادی هست که باید آن‌ها را بسازم***

هفت درس از زندگی کاری استیو جابز

 ۱) سادگی را انتخاب کنید

 از نظر جابز، سادگی نهایت پیچیدگی است. او به ایده های بسیاری نه گفته است تا بتواند محصولاتی را تولید کند که فقط شامل چیزهای مورد نیاز مشتری باشند و لاغیر. همانطور که در محصولات اپل مشخص است، جابز هیچ علاقه ای به جینگیلی مستون ندارد.

 مقاله نویسان مجله فورچون می گویند جابز از کسانی که به همه چیز آری می گویند متنفر است، جابز و تیم مدیریتی اش ترجیح می دهند افرادی صادق در کنار خود داشته باشند تا کسانی که از ایده های نامناسب حمایت می کنند.

۲) ذهن خود را مانند افراد مبتدی نگه دارید

 در آیین بودایی اصطلاحی وجود دارد به عنوان ذهن مبتدی. داشتن ذهن مبتدی یک موهبت است.

 جابز توصیه می کند که همه مسائل را با ذهنی باز بررسی کنید و آنها را طوری تجربه کنید که گویی اولین باری است که با آن مواجه می شوید. خود را برای شگفت زده شدن آماده کنید.

 ۳) از خودتان انتظار تعالی داشته باشید

 جابز می گوید سعی کنید معیار کیفیت باشید. بعضی ها به محیط هایی که در آن انتظار تعالی از فرد می رود، عادت ندارند.

 شرکت سی و پنج ساله اپل با بیش از ۵۰ هزار کارمند و فروشی سالانه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار که هر سال ۶۰ درصد رشد را تجربه می کند و محصولاتی به بازار ارائه می کند که گوی سبقت را از دیگران ربوده اند، تنها به این دلیل موفق شده است که جابز جز موفقیت و کمال چیزی را قبول ندارد. با وجودی که برخی او را یک دیکتاتور سازمان می نامند ولی او توانسته است اپل را تبدیل به شرکتی کند که دست کسی به آن نمی رسد.

 ۴) استعدادها را شناسایی و تربیت کنید

 اپل بیش از ۲۵ هزار کارمند دارد. هر سال گردهمایی استراتژی شرکت با حضور گروهی از رهبران شرکت با عنوان یکصد کارمند برتر تشکیل می شود. با وجودی که احتمالاً معدودی کارمندان جزء نیز در این گروه انتخاب می گردند. کسانی که مهارتهای قوی و ایده های عالی دارند. اپل به ما یاد می دهد که پرورش و تشویق استعدادها مهمتر از ساختارهای سازمانی مصنوعی است.

 ۵) ایمان داشته باشید و پروژه های عجیبتان را رها نکنید

 …چون ممکن است روزی تبدیل به پیکسار شوند. کمی پس از ترک اپل، جابز پرسودترین سرمایه گذاری عمرش را انجام داد. او با پرداخت پنج میلیون دلار گروهی از زبده ترین متخصصین گرافیک کامپیوتری را در قالب استودیوی پیسکار از جرج لوکاس خرید. در سال ۲۰۰۶ او پیکسار را به والت دیزنی به ارزش ۷.۴ میلیارد دلار فروخت و تبدیل به بزرگترین سهامدار دیزنی گشت.

۶) از متفاوت بودن نترسید

 فروشگاههای اپل نمونه بارز این مسئله هستند. چی الیوت نویسنده کتابی در مورد جابز معتقد است این فروشگاهها خطر بزرگی برای شرکت به شمار می رفتند اما جابز با نگاه متفاوتش و سرمایه گذاری روی همین تفاوت ها به موفقیت بزرگی دست یافت. جابز می گوید: نوآوری وجه تمایز بین یک رهبر و یک پیرو است!

 ۷) به آنچه انجام می دهید عشق بورزید

 تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که آنچه را انجام می دهید واقعاً دوست داشته باشید. اگر تاکنون آن را نیافته اید به جستجویتان ادامه دهید. کنار ننشینید. اگر راجع به کارتان مشتاق و علاقمند نیستید، نمی توانید منشاء نوآوری باشید

پانزده روش زنده نگاه داشتن ارتباطات

مسافر دهکده جهانی در گفتگو با پروفسور یحیی کمالی‌پور

روزنامه آرمان - ابراهیم علیزاده – امیر بامه : پروفسور یحیی کمالی‌پور، رئیس دپارتمان ارتباطات و هنرهای زیبای دانشگاه پوردو ایالت ایندیانای آمریکا و موسس و مدیر انجمن جهانی ارتباطات است.

وی مدتی پیش برای حضور در مراسم رونمایی از کتاب «مسافر دهکده جهانی» که شرح حال زندگی نامه وی است به ایران سفر کرده بود و در این مدت حضورش در ایران ساعاتی را مهمان روزنامه آرمان بود. وی در این گفت ‌وگو از چالش‌های شروع تا پایان عمر یک روزنامه در ایران سخن گفت. کمالی‌پور که سالهاست مراحل تشکیل یک رسانه تا پایان کار آن را بارها تجربه کرده است حالا که در یکه دنیا فعالیت مدیریت رسانه‌ای آن هم از نوع آکادمیک آن را انجام می‌دهد، اخذ مجوز انتشار توسط رسانه‌ها را يك مسئله پیش پا افتاده و قدیمی می‌داند و معتقد است در دنیای دیجیتال که هرکس می تواند نظر خود را منتشر و به شور بگذارد ديگر نيازي به مجوز گرفتن نيست.البته وی دلیل این سیاست دولت‌ها را کنترل اطلاعات و غالب ماندن دیدگاه دولت‌ها در جامعه عنوان می‌کند. با وجود این، باز هم وی تاکید می‌کند که فضاي ديجيتال به دليل امكانات بالايي كه دارد به سادگي قابل كنترل نيست. وی در ادامه به اهمیت خصوصی شدن رسانه‌ها اشاره و تصریح می‌کند: رسانه‌هایی که از سوی مردم حمایت می‌شوند راه بهتری در پیش دارند. اما این استاد دانشگاه در مورد بزرگترین دغدغه خود می‌گوید: دغدغه اصلی من در این حوزه ضعف بزرگ در سواد رسانه‌ای مردم است. به طوری که در حال حاضر مردم در فضای رسانه‌ای زندگی می‌کنند اما هیچ درک و آگاهی از رسانه‌ها و چگونگی فعالیت آنها ندارند و مردم نمی‌دانند کار یک خبرنگار چیست و و ظایف رسانه‌ها و تاثیرات آنها بر روی جوامع و افراد چیست؟ به همین دلیل وی پیشنهاد می‌دهد که در تمامی دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها واحدهای درسی سواد رسانه‌ای ایجاد شود. متن کامل این گفت وگو را می‌خوانید:

ادامه نوشته

بالاخره يا ما اشتباه مي كنيم يا همه دنيا؟!

مجموعه مديران ما حدود سه، چهار‌هزار نفر هستند با انديشه‌هايي كه در يك مدار بسته‌ در حال گردش است. متاسفانه چون عموما زبان نمي‌دانند و متون خارجي به عربي، فرانسه و انگليسي نمي‌خوانند با جهان هم در ارتباط نيستند. اغلب مديران ما به جاي كتاب، بولتن مي‌خوانند. . ما تصور مي‌كنيم كه پديده خاصي هستيم و افكار ما در صحنه جهاني خاص است. اين نتيجه محصور بودن در يك مداربسته است. آدم وقتي در لووپ باشد فكر مي‌كند افكارش خاص است.

دکتر «محمود سریع القلم» ، استاد علوم سیاسی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی ، دانشگاه شهید بهشتی اخیرا در مصاحبه ای که با یکی از روزنامه های صبح کشور (شرق ۱۷/۳/۹۱)انجام داده است . به تحلیل مسائل مرتبط با سیاست خارجی ایران ، تلقی و نگرش مقام های دولتی ایران به منطقه و جهان و... پرداخته است . این مصاحبه از آنجا که رویکردی انتقادی و البته آسیب شناسانه به رویکرد های حاکم بر دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی خارجی کشور دارد ، حائز اهمیت و توجه دو چندان است ؛چرا که به ندرت رویکرد های سیاست خارجی کشور مورد نقد آکادمیک قرار می گیرد و آنچه هست عمدتا هشدارها و انتقادهای غیر عالمانه ای است که در نشریات کشور و سایت های خبری منتشر می شود. تردیدی نیست که نقد و آسیب شناسی دکتر سریع القلم از آنجا که نقد و آسیب شناسی است می تواند مبنایی برای مباحثات بعدی در فضای علمی کشور قرار گیرد.

ادامه نوشته

تغییر در زندگی

اگر می خواهی تغییری در زندگی خود ایجاد کنی، خود را از دام روزمرگی ها برهان!

برنامه ریزی

اگر براي يك سال برنامه‌ريزي مي‌كنيد، دانه‌اي بكاريد.

اگر براي ده سال برنامه‌ريزي مي‌كنيد، درختي بكاريد.

اگر مي‌خواهيد براي صد سال آينده برنامه‌ريزي كنيد، مردم را آموزش دهيد.

زماني كه دانه‌اي مي‌كاريد فقط يك خوشه درو مي‌كنيد، اما زماني كه به مردم آموزش مي‌ دهيد، صدها خوشه به دست خواهيد آورد»

 «گوآن ژونگ»، فيلسوف چيني قرن هفتم ميلادي