مرگ یک همکار

یکروز وقتى کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگى را در تابلوى اعلانات ديدند که روى آن نوشته شده بود:

 «ديروز فردى که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنيم.»

در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پيشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است.
اين کنجکاوى، تقريباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مى‌شد هيجان هم بالا مى‌رفت. همه پيش خود فکر مى‌کردند: «اين فرد چه کسى بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!»

کارمندان در صفى قرار گرفتند و يکى يکى نزديک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.

آينه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصوير خود را مى‌ديد. نوشته‌اى نيز بدين مضمون در کنار آينه بود:

«تنها يک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نيست جز خود شما. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد زندگى‌تان را متحوّل کنيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقيت‌هايتان اثر گذار باشيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد به خودتان کمک کنيد.

زندگى شما وقتى که رئيستان، دوستانتان، والدين‌تان، شريک زندگى‌تان يا محل کارتان تغيير مى‌کند، دستخوش تغيير نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغيير مى‌کند که شما تغيير کنيد، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذاريد و باور کنيد که شما تنها کسى هستيد که مسئول زندگى خودتان مى‌باشيد.

تولد دوباره عقاب

عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است. 
عقاب می تواند تا 70 سال زندگی کند. 
ولی برای اینکه به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد. 
زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد: 
چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته را نگاه دارند. 
نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود. 
شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به 
سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد. 
در این هنگام عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد. 
یا باید بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که 150 روز به درازا می کشد پذیرا گردد. 
برای گذرانیدن این فرایند عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند. 
در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا نوکش از جای کنده شود. 
پس از کنده شدن نوکش٬ عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند٬ سپس باید چنگال های خود را از جای برکند. 
زمانی که به جای چنگال های کنده شده٬ چنگال های تازه ای در آیند٬ آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند. 
سرانجام ٬ پس از 5 ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد آغاز کرده ... 
و 30 سال دیگر زندگی می کند. 

چرا این دگرگونی ضروری است؟؟؟ 

بیشتر وقت ها برای بقا٬ ما باید فرایند دگرگونی را آغاز کنیم. 

گاهی وقت ها باید از خاطرات قدیمی٬ عادتهای کهنه و سنتهای گذشته را رها شویم. 

تنها زمانی که از سنگینی بارهای گذشته آزاد شویم می توانیم از فرصتهای زمان حال بهره مند گردیم.

 

غنی سازی انسانها

در طول تاریخ زندگی بشر، شرایط زندگی تغییرات زیادی کرده است . روزی نگهداری دام و رام کردن حیوانات حتی در تخیل بشر هم غریب می نمود در حالی که چندی بعد داشتن میزان بیشتری ثروت و قدرت را دنبال می نمود.
انسان از طبیعت آموخته است که باید در شرایط مختلف تغییر کند انسان هوشمند به یاد دارد که دایناسور ها اگرچه بزرگ و قدرتمند بودند به دلیل نداشتن انعطاف تغییر در مقابل شرایط منقرض شدند.
و اکنون این انسان به قرن 21 رسیده است. قرن اطلاعات، قرن ارتباطات و قرن شبکه های اجتماعی.
آلوین تافلر اندیشمند معاصر در جمله ای معروف و تامل بر انگیز خود می گوید :
بیسوادان سده 21کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند بیاموزند، آموخته های کهنه را دور بریزند ، و دوباره بیاموزند.
انسان قرن 21 برای همگام شدن با تغییرات جهانی که با آن مواجهه است ناگزیر به آموختن است . ناگزیر به فراموش کردن آموخته های کهنه و دوباره آموختن است .
در قرن حاضر غنی کردن انسانها با دانش و مهارت های روز تبدیل به راز بقا شده است . راز بقا و توسعه ی سازمانها، کشورها و البته تک تک افراد جامعه !

ادامه نوشته

اخلاق رسانه ای(Media  Ethics)

اخلاق رسانه ای عنوان سخنرانی آقای دکتر احمد شربت اوغلی از اساتید دانشکده مدیریت و اقتصاد صنعتی شریف بود که دیروز در یکی از مراکز پژوهشی ارائه شد. بلحاظ اهمیت پژوهش مزبور فرازهایی از بحث ایشان را آورده ام. در مقدمه ایشان باستناد مراجع معتبر اخلاق رسانه ای چنین بیان شد:

در دایره المعارف بین المللی ارتباطات ، اخلاق رسانه‌ای زیر مجموعه ای از اخلاق عملی و یا حرفه‌ای دانسته شده است، که از ترکیب توصیف و تئوری تشکیل شده است.

همچنین دكتر محسن اسماعيلي در مقاله تعامل حقوق و اخلاق در رسانه‌ها، اخلاق رسانه ها را اینطور تعریف می کند:  مقصود از اخلاق رسانه‌ها مجموعه قواعدي است كه بايد دست‌اندركاران رسانه‌ها داوطلبانه و براساس نداي وجدان و فطرت خويش در انجام كار حرفه‌اي رعايت كنند؛ بدون آن‌كه الزام خارجي داشته باشند يا در صورت تخلف دچار مجازاتهاي قانوني گردند.  در ادامه اخلاق رسانه ای از دیدگاه قرآن مجید مورد بررسی سخنران قرار گرفت، عناوین برجسته این بخش بقرار زیر است:   

ارائه هرگونه گزارش دروغ ممنوع است

قبل از انتشار هر خبر و يا گزارش تشخیص راست از دروغ واجب است

دروغ پردازی ممنوع است

شهادت دروغ و درج سخنان بیهوده ممنوع است

صداقت و عدالت در گزارش دهی و پیام رسانی واجب است

سنجش دقیق منابع خبری و اطلاعات و انتخاب بهترین و صحیح ترین منابع و اطلاعات واجب است

گزارشگر باید خبره (قوی) و درستکار (امین) باشد

رسانه ها نباید آن چیزی را که به صحت آن علم و یقین ندارند پخش کنند

در هنگام گزارش دهی نباید بخشی از حقیقت را پنهان کرد

پیروی از حدس و گمان در گزارش دهی ممنوع است

قرآن مردم را بمناظره آزاد تشویق می کند

همچنین معرفی استانداردهای بین المللی اعتبارسنجی سازمان های رسانه ای  پایان بخش این مراسم بود. ایشان استاندارد ISAS BC-9001:2003 and ISAS P-9001:2005, Ethics

 را شامل ارزش های پایه ای و اصولی در اخلاق رسانه ای چنین برشمردند.

(پیروی از حقیقت)  The pursuit of truth

(احترام به حقوق افراد، درستی، و محرمانه بودن اطلاعات شخصی) 

Respect for individual rights, integrity and privacy

(استقلال در قضاوت)Independence of judgment 

(بی طرفی)  Impartiality

آدرس دهی و پیوند جزئیات این اصول بین المللی  با آیات قرانی از جمله بخش های مهم سخنرانی آقای دکتر شربت اوغلی بود. امید آنکه این اصول  در عمل مورد توجه اصحاب رسانه ها قرار گیرد.

مهندسی اطلاعات!

نارسیس

لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود،

می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.

راهکار تغییر استراتژی

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد:
"من کور هستم لطفا کمک کنید" .


روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد.
عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد.
مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد :
"امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم" .
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.

طرز فکر

 

مدیریت کوروش بزرگ(CYRUS THE GREAT)

من خواندم. شما دوست عزیز هم بخوانید. نشر فرا کتاب مدیریت کوروش کبیر را به بازار کتاب عرضه داشته است. آقای پیتر دراکر این کتاب را نخستین و هنوز بهترین کتابی می داند که در زمینه رهبری به نگارش در آمده است.

 مدیریت کوروش کبیر برگرفته از شاهنامه کوروش کبیر نوشته گزنفون، تاریخ نگار و قهرمان یونان باستان بوده است. مورخین بزرگ ثلاثه (هرودوت، گزنفون، کتزیاس) که تاریخ کوروش را نوشته اند نه تنها با وی هم میهن و هم مذهب نبوده اند بلکه با او و دولت او روابط دوستانه هم نداشته اند. مورخین ثلاثه کتب خود را در عصری نوشتند که عواطف و احساسات ملی یونان در برابر ایرانیان یک پارچه آتش بود و شهرای یونان شدید ترین قطعات را بر ضد پارسیان به نظم می کشیدند که هنوز هم باقی است. با همه این ها هر سه مورخ بزرگ به عظمت بیرون از اندازه کوروش اعتراف کرده اند و در برابر فضائل اخلاقی بی نظیر او سر تسلیم فرود آورده اند.

ویل دورانت در باره کوروش گفته است: "یکی از خوش اداره ترین دولت های همه ی دوره های تاریخی" را بر دوش داشته است.

                           

 رهبری (Leadership) 

"این بود وظیفه ی بزرگ من: خلق انگیزه برای دست یابی به هدف های والا در کنار رسیدن به هدف های فردی"

رهبری آرمانی(Visionary Leadership) 

"بر بستر آموخته هایم، رویای ایجاد یک امپراتوری یک پارچه در من نقش بست: دولتی که در سایه آن، اقوام و قبایل گوناگون به کشاکش و زد و خورد نپردازند و مردم بتوانند در کنار یکدیگر در صلح و صفا زندگی کنند"

مدیریت از راه ارزش ها(Managing by Values)

"ما هدفی والا داشتیم لیک برای دست یافتن به آن هر کاری را آزاد نمی دانستیم. از جمله کارهایی که پست می شمردیم دروغ گفتن بود"

فرهنگ کار تیمی(مدیریت مشارکتی)

"اگر بتوانید با دامن زدن به همکاری افراد برای رسیدن به هدف های مشترک، بد گمانی های میان آنها را کاهش دهید، تفاوت آنها، بیش تر نیروزا خواهد بود تا تنش زا"

توان افزایی کارکنان

"شما بیندیشید، من هم نظرم را می گویم"

"شما باید چشم از من بر ندارید تا ببینید آیا به آن چه می گویم عمل می کنم یا نه. من نیزشما را زیر نظر دارم تا هر کدام را که شایسته بزرگ داشت بودید گرامی بدارم"

آزاد منشی رهبری

"بردگی شایسته انسان نیست"

خردورزی، توانمندی اندیشه
"من با کوشش خود گیتی را چنان که می خواستم سامان دادم، نه  به  زور بازو، به نیروی خرد"

فرهنگ کار

"هرگز هنگام شام لب به خوراک نمی گشودم مگر این که درازای روز چنان کار کرده باشم که شایسته خوردن باشم. حتا اسبانم برای دریافت علوفه باید عرق می ریختند"

"همواره آرزو داشته ام هیچ کسی در سپاه من دست به خوراک دراز نکنند مگر این که به فراخور آن کوششی کرده باشد"

مدیریت اطلاعات

"لازمه چیرگی بر لشگر آراسته دشمن، چیرگی بر آشوب روانی در جبهه خودی است"

"پیش از انجام هر کاری نخست باید فکر خبر رسانی آن باشیم"

"سربازی که فرصت تفکر نداشته باشد همواره سرباز خواهد ماند"

                          

کتاب ارزشمند مدیریت کوروش کبیر را دکتر محمد ابراهیم محجوب برگردان فارسی کرده است. امید آنکه طوری عمل کنیم که شایسته آفرینش باشیم.

   

خود ارزیابی

پسر كوچك وارد مغازه اي شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روي جعبه رفت تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره.

مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش مي داد. پسرك پرسيد: خانم، مي توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن هاي حياط خانه تان را به من بسپاريد؟ زن پاسخ داد: كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد ! پسرك گفت: خانم، من اين كار را با نصف قيمتي كه او مي دهد انجام خواهم داد! 

زن در جوابش گفت كه از كار اين فرد كاملا راضي است. پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد: خانم، من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو مي كنم. در اين صورت شما در يكشنبه زيباترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت. مجددا زن پاسخش منفي بود. پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت، گوشي را گذاشت. مغازه دار كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينكه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم كاري به تو بدهم .

پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكرد خودم را مي سنجيدم. من همان كسي هستم كه براي اين خانم كار مي كند.

کوتاه و خواندنی از لوئی پاستور

در هر حرفه اي كه هستيد نه اجازه دهيدكه به بدبيني هاي بي حاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضي لحظات تاسف آور كه براي هر ملتي پيش مي آيد شما را به ياس و نااميدي بكشاند. در آرامش حاكم بر آزمايشگاه ها و كتاب خانه هايتان زندگي كنيد. نخست از خود بپرسيد: براي يادگيري و خودآموزي چه كرده ام؟ سپس هم چنان كه پيش تر مي رويد بپرسيد من براي كشورم چه كرده ام؟ و اين پرسش را آن قدر ادامه دهيد تا به اين احساس شادي بخش و هيجان انگيز برسيد كه شايد سهم كوچكي در پيشرفت و اعتلاي بشريت داشته ايد.
اما هر پاداشي كه زندگي به تلاش هايمان بدهد يا ندهد هنگامي كه به پايان تلاش هايمان نزديك مي شويم، هر كدام مان بايد حق آن را داشته باشيم كه با صداي بلند بگوييم:  من هرآن چه در توان داشتم انجام دادم

ديوار ژاپن

شادروان مجتبي كاشاني، شاعر توانمند و  يكي از مديران اجرايي كشور با بيان خاطره بازديدش از يك كارخانه ژاپني توليد كلاچ اتوموبيل در سال 1987، از ساخت «ديوار ژاپن» در اين كارخانه صحبت به ميان مي‌آورد. ديواري كه برخلاف «ديوار چين»، نه بر اساس ظلم و استبداد بلكه بر اساس انديشه‌هاي شكوهمند كاركنان بوجود آمده است: «در حين مشاهده و بازديد از عجايب گوناگون در سالن توليد اين كارخانه، متوجه يكي از ديوارهاي اين سالن به طول حدود 50 متر و ارتفاع 8 متر شدم كه تمامي سطح آن از كاغذهاي نوشته شده اي پوشانيده شده بود. كنجكاوي، مرا به سوال وادار كرد.

در پاسخ دريافتم كه اين كاغذها پيشنهادهاي كاركنان اين واحد براي تبديل روش توليد به CAD/CAM (ساخت به كمك كامپيوتر /طراحي به كمك كامپيوتر) مي‌باشد و هر يك از كاركنان به طور متوسط 11 پيشنهاد كتبي داده است. مديريت نيز چون موفقيت در اجراي اين طرح را مديون پيشنهادهاي كاركنان در همه سطوح مي‌داند براي تشويق و اشاعه سيستم مديريت مشاركتي و نظام پيشنهادات، بزرگترين ديوار طولي اين سالن را با انديشه آنان آراسته است. مي‌گفتند اين كار هم به ما و هم به آنها انرژي، دلگرمي، انگيزه و سرفرازي مي‌دهد...»

منبع : كاشاني، مجتبي.1382. نقش دل در مديريت. چاپ دوم. تهران: انتشارات سازمان مديريت صنعتي

كوتاه اما خواندني از دالايي لاما

این مطلب، نوشته ای کوتاه و در عین حال جذاب است. مطالبی است که دالایی لاما در سال 2008 ايراد کرده است. خواندن و اندیشیدن در آن بیشتر از یکی دو دقیقه وقت نمی گیرد.

1ـ به خاطر داشته باش که عشقهای سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردن ها و ریسکهای بزرگ محتاجند.

2ـ وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

3ـ این سه میم را از همواره دنبال کن:

3ـ1ـ محبت و احترام به خود را

3ـ2ـ محبت به همگان را

3ـ3ـ و مسئولیت پذیری در برابر کارهایی که کرده ای

ادامه نوشته

برنامه ریزی

بعد از نفت ...

در خبرهاي امروز آمده بود كه ميزان مصرف انرژي در كشورمان در مقايسه با ساير كشورها و در نظر گرفتن نرخ جمعيت بسيار بالاست و در ادامه اشاره ميكند كه در فلان شهرستان، كل شهر را لوله كشي گاز كرده اند، در صورتي كه اين شهرستان در طول سال فقط به شش ماه گاز نياز دارد! از اين دست خبرها و آمار و ارقام در خصوص برق، آب شرب و غيره نيز بسيار شنيده مي شود. راجع به بنزين كه ديگه نگو!

صرف نظر از اعداد و ارقام چند صدايي در كشور، واقعيت اين است كه مصرف بي رويه بسياري از اقلام در كشورمان حساب و كتاب ندارد و تو گويي اين منبع تغذيه هيچ وقت تمومي نداره! از آيندگان هم كه فعلا خبري نيست! والخ.بياد دارم چند سال پيشتر در همايشي كه با محوريت برنامه ريزي تجاري تشكيل شده بود، سخنران محترم، خطاب به حضار پرسش كرد كه: واقعا هيچ فكر كرده ايد كه بعد تموم شدن نفت چه بر سر اين مملكت خواهد آمد و بايستي چه كار كنيم؟ بالفور يكي از حاضرين بلند شد و با طعنه گفت: هيچي، خيلي آسونه! شروع مي كنيم به گاز فروختن!

سالهاست كه مباحثي اينچنين طرح مي شود، بهره وري، استفاده درست از منابع و... چنانچه به لايه هاي زيرين اين مباحث نظري بيفكنيم از لايه نفساني تا لايه فيزيكي مباحث. در خواهيم يافت كه بايد از سطح به لايه هاي عميق خودانگيزشي جامعه ورود كنيم و خيلي چيزها را خود بياموزيم و آموزش دهيم. و يادمان باشد كه دانايي است که توانايي را بهمراه دارد.

جملات کوتاه ، اما عمیق   

• آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلكه دشواری رسیدن به سهولت است

• وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملكرد خود فكر می كنند، نه رفتار و عملكرد شما

• سخت كوشی هرگز كسی را نكشته است، نگرانی از آن است كه انسان را از بین می برد

• اگر همان كاری را انجام دهید كه همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید كه همیشه می گرفتید

• • افراد موفق كارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلكه كارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند

• پیش از آنكه پاسخی بدهی با یك نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چند نفر

• كار بزرگ وجود ندارد، به شرطی كه آن را به كارهای كوچكتر تقسیم كنیم

ادامه نوشته

چه كسي دايي را كشت؟

هفته نامه همشهري جوان در شماره 206 به دلايل ظهور، ويژگي هاي شخصي و بالاخره برخي از دلايل بركناري علي دايي پرداخته است. اين مطلب را خود بخوانيد! فارغ از حواشی و متن دنیای پر سر و صدای ورزش و عنوان نه چندان مناسب این مطلب! آنچه مي ماند، اينكه كليد واژه "مديريت"  در فوتبال ايراني نياز جدي به آسيب شناسي دارد.

روايت نيكي و بدي در تابلو شام آخر

لئوناردو داوينچي موقع كشيدن تابلو شام آخر دچار مشكل بزرگي شد: مي بايست نيكي رابه شكل عيسي  و بدي را به شكل يهودا يكي از ياران عيسي كه هنگام شام تصميم گرفت به او خيانت كند، تصوير مي كرد. روزي در يك مراسم همسرايي تصويركامل مسيح را در چهره يك جوان همسرا يافت و در كارگاهش از جوان اتودها و طرح هايي را برداشت كرد. سه سال گذشت، ليكن تابلو ناتمام و هنوز براي يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود . از سوي ديگر، كاردينالهاي مسئول كليسا فشار مي آوردند كه هر چه زودتر نقاشي ديواري را تمام كند. لئوناردو پس از جستجوي فراوان، روزي جواني شكسته ومست را در جوي آبي يافت. چون فرصتي نبود، سراسيمه جوان را به كليسا آوردند و طرحي را ازچهره اش برداشتند. جوان شكسته پس از اينكه مستي از سرش پريد و نقاشي پيش رويش را ديد، با شگفتي و اندوه گفت: من اين تابلورا قبلا ديده ام!

سه سال پيش، قبل از آنكه همه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه در يك گروه همسرايي آواز مي خواندم، زندگي پر از رويايي داشتم، هنرمندي از من دعوت كرد تا مدل نقاشي چهره عيسي بشوم!

مدیریت آشوب

در اولين روز مدرسه، پس از تعطيلي كلاس‌ها بچه ها در خيابان راه افتادند و در حالي كه بلند، بلند با هم حرف مي زدند، هر چيزي را كه در خيابان افتاده بود شوت مي‌كردند و سر و صداي عجيبي براه انداخته بودند. اين كار هر روز تكرار مي شد و آسايش پيرمرد كاملاً مختل شده بود.

اين بود كه تصميم گرفت كاري بكند. روز بعد كه مدرسه تعطيل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا كرد و به آنها گفت: بچه ها شما خيلي بامزه هستيد و من از اين كه مي‌بينم شما اينقدر نشاط جواني داريد خيلي خوشحالم. من هم كه به سن شما بودم همين كار را مي‌كردم.

حالا مي خواهم لطفي در حق من بكنيد. من روزي 1000 تومن به هر كدام از شما مي دهم كه بياييد اينجا، و همين كارها را بكنيد. بچه ها خوشحال شدند و به كارشان ادامه دادند. تا آن كه چند روز بعد، پيرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببينيد بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگي من اشتباه شده و من نمي‌تونم روزي 100 تومن بيشتر بهتون بدم. از نظر شما اشكالي نداره؟»

  بچه ها گفتند: « 100 تومن؟ اگه فكر مي‌كني ما به خاطر روزي فقط 100 تومن حاضريم اينهمه بطري نوشابه و چيزهاي ديگه رو شوت كنيم، كور خوندي. ما نيستيم!!! و از آن پس پيرمرد با آرامش در خانه جديدش به زندگي ادامه داد.

شما چه تفسير مديريتي يا سازماني از اين حكايت داريد؟

 

نو به  نو كردن باورها، رمز موفقيت

آيا مي دانيد: فيل بانان تنها با درك يك نكته و به شيوه اي بسيار ساده ، فيل هاي عظيم الجثه را كنترل مي كنند. وقتي فيل هنوز بچه فيل است، يك پايش را با طناب محكمي به تنه درختي مي بندند، بچه فيل، هر چه تقلا مي كند، نمي تواند خودش را آزاد كند.

اندك اندك بچه فيل به اين تصور عادت مي كند كه تنه درخت از او نيرومند تر است. هنگامي كه بچه فيل بزرگ مي شود و قدرت شگرفي مي يابد، تنها كافي است ريسماني نازك به دور پاي فيل گره زده شود و به يك نهال كوچك بسته شود. جالب اينكه فيل هيچ تلاشي براي آزاد كردن خود نمي كند.

همچون فيل ها، پاهاي ما نيز اغلب اسير باورهاي شكننده اند، اما از آنجا كه در گذشته به قدرت تنه درخت عادت كرده ايم، شهامت مبارزه را نداريم، بي آنكه بدانيم كه تنها يك عمل متهورانه ساده، براي دست يافتن ما به موفقيت كافي است.

پارادایم ها ! عینک هایی هستند كه ما بر چشم داریم و نگاه ما به پدیده ها را می سازند. این عینک ها گاهی اوقات مانع دیدن واقعیت های اطراف ما می شوند و نياز به بازسازي و مهندسي مجدد دارند        (Paradigm Shifting). بزرگترين دستاوردهاي تاريخ، كار انسان هايي بوده كه فقط اندكي از انبوه همتايان خود پيشتر بوده اند. تنها فرق بين موفقيت و شكست، نوع نگاه است.

رفتار قورباغه‌اي

اگر قورباغه‌اي رابه همراه مقداري از آبي كه در آن زندگي مي‌كند در ظرفي بريزيد و آب را به آرامي گرم كنيد خواهيد ديد كه قورباغه به گرم شدن آب عكس‌العملي نشان نمي‌دهد تا آن كه آب جوش مي‌آيد و قورباغه مي‌ميرد.
دليل اين رفتار اين است كه قورباغه يك حيوان خونسرد است و دماي بدن خود را با تغييرات تدريجي دماي محيط تطبيق مي‌دهد.
اگر قورباغه ديگري را بگيريد و در ظرف آبي كه اختلاف دماي قابل ملاحظه‌اي با دماي بدن قورباغه دارد اما براي آن قابل تحمل است، بياندازيد خواهيد ديد كه به سرعت به بيرون مي‌جهد چرا كه نمي‌تواند اين تغيير دما را تحمل كند.
مديراني كه به محيط و تغييرات آن توجه ندارند مانند قورباغه عمل خواهند كرد. اين مديران روند و تغييرات تدريجي را شناسايي نمي‌كنند و بنابراين در زمان لازم استراتژي مناسب را اتخاذ نمي‌كنند زيرا خود را براي آن شرايط تغيير كرده آماده نكرده‌اند. از طرف ديگر اين مديران ظرفيت تحمل خيلي از تغييرات محيطي ناگهاني را ندارند و بنابراين به آن تغييرات به درستي عكس‌العمل نشان نمي‌دهند.
به بيان ديگر اين مديران استراتژيك عمل نمي‌كنند و از فرصت‌ها و تهديدها به درستي بهره نمي‌برند.

در باب بزرگ انديشي...

روزي نيكيتا خروشچف، نخست وزير سابق شوروي، از خياط مخصوص خود خواست تا از قواره پارچه اي كه آورده بود، براي او يك دست كت و شلوار بدوزد. خياط بعد از اندازه گيري ابعاد بدن خروشچف گفت كه اندازه پارچه كافي نيست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفري كه به بلگراد داشت از يك خياط يوگوسلاو خواست تا براي او يك دست، كت و شلوار بدوزد. خياط بعد از اندازه گيري گفت كه پارچه كاملاً اندازه است و او حتي مي تواند يك جليقه اضافي نيز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسيد كه چرا خياط روس نتوانسته بود كت و شلوار را بدوزد. خياط كفت:"قربان! شما را در مسكو بزرگتر از آنچه كه هستيد تصور مي كنند!" ما نيز گمان مي كنيم از آنچه هستيم بزرگتريم. اما وقتي از محل زندگي و كارمان دور مي شويم به حد و اندازه واقعي خود پي مي بريم.

همايش رسانه و اقتصاد برگزار شد

امروز سومين همايش رسانه‌ و اقتصاد با عنوان «تحول اقتصادي، نوآوري در رسانه ملي» با هدف ارتقاي عملكرد رسانه در تحقق اهداف اقتصادي كشور و آسيب‌شناسي برنامه‌هاي اقتصادي رسانه  با حضور دانشمندان و صاحبنظران رسانه و اقتصاد در تهران برگزار شد.

عوامل اقتصادي بر اساس اطلاعات تصميم مي گيرند و رسانه نقش فراهم آورنده اطلاعات را در اقتصاد بازي مي كند. جوزف استينگز مي گويد: در حال حاضر اين مساله عموما مورد تائيد است كه اطلاعات بهتر و بهنگام تر منجر به تخصيص بهتر و كاراتر منابع مي شود.

رسانه، جزء اساسي راهبرد موفق توسعه است. فراهم آوردن اطلاعات و فراگير كردن دانش و افزايش شفافيت از وظايف رسانه است. براي كاهش فقر، ما بايد دسترسي به اطلاعات را آزاد كنيم و كيفيت اطلاعات را بهبود بخشيم. مردم با اطلاعات بهتر توانايي انتخاب هاي بهتر را خواهند داشت. مشخص است كه رسانه بعنوان يك تامين كننده اطلاعات، مي تواند عملكرد اقتصادي را بهبود بخشد، اگر سه شرط را دارا باشد: مستقل باشد، اطلاعات صحيح و با كيفيت خوب ارائه كند و دسترسي گسترده اي به آن وجود داشته باشد. رسانه آزاد كالايي لوكس نيست، بلكه عامل اصلي توسعه متوازن است. رسانه ها مي توانند اثر كنترلي بر فعاليت دولت در حيطه سياست عمومي داشته باشند. آنها به مردم اجازه مي دهند كه نظرات مخالف دولت را بگويند و مي توانند بر شكل گيري اجماع عمومي كمك كنند تا تغييرات آسان تر صورت پذيرد.اين گونه رسانه ها به بهتر عمل كردن بازارها كمك مي كنند. به امید نقش آفرینی هرچه بهتر و فعالتر رسانه صدا و سیما در ایجاد شفافیت و شکوفایی اقتصادی کشور.

به مقاله ارسالی اینجانب به همایش مزبور تحت عنوان نقش رسانه در اصلاحات اقتصادی در بخش مقالات مراجعه کنید.

15 اسفند، محیط زیست سبز، مدیریت سبز

محیط زیست بعنوان یک پدیده برای پاسخ دادن به نیازهای فیزیکی انسان همواره مطرح بوده است. در عصر دانش انسان به کشف جدیدی در محیط زیست دست می یابد. و آن اینکه بدون محیط زیست "من" معنایی ندارد. بیشترین جنبه های عملکردی محیط زیستی متاثر از عملکرد سازمان ها می باشد و در این راستا شناخت و درک جدیدی نیاز است و آن ضرورت طراحی مدلی برای اندازه گیری و بهبود عملکرد و رفتار است. مبتنی بر نظریه اطلاعات، سازمانها بایستی بتوانند برای مدیریت خود سامان اطلاعاتی مناسبی را بوجود آورند. معماری درخت اطلاعاتی برای مدیریت سبز یک ضرورت است. 

اندیشه سبز، سازمان سبز، محیط زیست سبز و سرزمین سبز  

قانون زندگی قانون باورهاست

اصولا فرق بین انسانها ، فرق میان باورهای آنان است .انسانهای موفق با باورهای عالی ، موفقیت را برای خود خلق میكنند.انسانهای ثروتمند ، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند كه با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت میروند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود میرسند . 

قانون زندگی قانون باورهاست .باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است .توانمندی یك انسان را باورهای او تعیین می‌كند .
انسانها هر آنچه را كه باور دارند خلق میكنند . باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی میسازند . زیرا باورها تعیین كننده كیفیت اندیشه‌ها ، اندیشه‌ها عامل اولیه اقدامها و اقدامها عامل اصلی دستاوردها هستند .

برنامه ریزی منابع سازمان رسانه ERP-Media

 اخیرا فرصتی شد تا مطالعه و بررسی بر روی مدل های مختلف  ERP در فضای کار سازمان رسانه داشته باشم. حاصل گردآوری مطلبی شد با عنوان نقش برنامه ریزی جامع منابع در ارتقاء بهروری سازمانی. این مطلب در شماره ۷۸- دی ماه ۸۷ نشریه افق رسانه متعلق به سازمان صدا و سیما چاپ شد. در این چند ساله کمتر مطلبی را دیده ام که به ERP در فضای رسانه پرداخته باشد. مدل (MSP (Media Solution Map برگرفته از تجربیات کمپانی  SAP می باشد. مختصری راجع به این مطلب آورده ام.

 

 تعريف ابزاري ERP

”سيستمي كامپيوتري ، حجيم و با هزينة قابل توجه كه از ماژول هاي نرم افزاري متعددي جهت ايجاد يكپارچگي در سازمان ها تشكيل شده است . اين سيستم با استفاده از تكنولوژي هاي اطلاعاتي پيشرفته ، مديريت و برنامه ريزي يكپارچه بر منابع سازمان و هدايت و كنترل آن را تسهيل مي كند“                             

 مدل Media Solution Map در سازمان رسانه مشتمل بر پنج سرویس عمده بشرح زیر عرضه شده است:

1-    سرویس مدیریت سازمان(Enterprise Management)

2-    سرویس مدیریت ارتباط با مشتریان(CRM)

3-    سرویس حوزه تولید(Production)

4-    سرویس مدیریت منابع رسانه اي(Media Asset Management)

5-    سرویس های پشتیبانی(Business Support)

جزئیات مدل MSP بهمراه  نقشه فرآیندی در منبع مورد اشاره آمده است.