لزوم تدوین یک قانون جامع و مانع برای ساماندهی صندوق های بازنشستگی کشور

✍️ وحید محمد زاده

✅ در هنگام تدوین برنامه ششم توسعه کشور یکی از ابر چالش هایی که دولت و مجلس بعنوان یک امر بسیار بحث برانگیز با آن مواجه و اتفاق نظر داشتند ، آینده صندوق های بازنشستگی کشور بود که به دلایل مختلف از مدار و مسیر خود خارج شده بودند و به موسساتی تبدیل شده بودند که نمی توانند فلسفه ایجاد و هدف قانونگذار و خود را محقق نمایند.

✅ این موسسات به دلیل انتصاب مدیران دولتی ناکارآمد و غیر متخصص که با علوم اقتصادی و سرمایه گذاری ، بنگاهداری و بازارسازی و بازاریابی بیگانه بودند و پس از خروج از سمت هایی در مدیریت کلان دولتها و نمایندگی مجلس بیکار می شدند حسب ارتباطات مقامات به هیات مدیره و مدیریت حوزه های ستادی و هلدینگ ها و شرکتهای وابسته به صندوق ها وصل و منصوب می شدند و با عملکرد غیر تخصصی خود و تصمیم گیری های غیر منطقی و غیر اقتصادی که حاصل بی دانشی و بی تجربگی آنها در سمت های اقتصادی حساس بود این سازمانهای اقتصادی معظم و ثروتمند را ورشکسته و بحران زا کردند و از طرفی این صندوق ها حیاط خلوت دولتهای مختلف نیز بشمار می آمد که به دلیل عدم شفافیت و عدم در معرض شیشه ای شدن و در دید قرار گرفتن فعالیتها و عملکرد مدیران ، صورتهای مالی و نحوه انتصابات و نحوه پرداخت حقوق و مزایای مدیران همیشه توسط بازنشستگان بعنوان جامعه هدف و افکار عمومی و رسانه ها  به آنها با دیده شک و تردید نگریسته می شد و درواقع جامعه و ذی نفعان به دلیل تاریکخانه ای که بر تصمیمات ، اقدامات و عملکرد این موسسات سایه افکنده بود و بحث وجود و توسعه فساد اداری ، مالی و اقتصادی را در آنها تقویت می کرد همواره به  عملکرد این قبیل موسسات با نگرانی ، بدگمانی و شبهه چشم می دوختند و حتی اگر پرسشی هم از فعالیتها و عملکرد آنها توسط برخی  رسانه ها ، خبرنگاران و ذی نفعان صورت می گرفت با عدم پاسخگویی و فقدان شفافیت مدیران و مقامات روبرو می شدند.

ادامه نوشته

کار جنون ما به تماشا کشیده است

سکانس آخر. دور همی با دوستان عزیزتر از جان. آغاز جلسه ای برای یک پایان. برای دوستان جوانتر،  از روزهای دشوار گذشته گفتیم. دشواری های فضای کار. کار تیمی در حوزه اصلاحات و توسعه سازمانی در ایران به راحتی پیش نمی رود. چگونگی و مکانیزم های حل مسئله. انتقال تجربه. مستند سازی و بسیاری دیگر. و سر آخر آرزوی سحرخیزی و بیداری در سال پیش رو. سال خروس!

باز هم گفتم: از شانس برخورد با مدیران و دوستان خوبی که خدا سر راهم گذاشته بود. طی این سال ها. ربع قرن. تماشای عکس های رفقای قدیمی. دیدارها. تجلیل ها. دور همی ها! کجائید ای عزیزان! هر کجا هستید خداوند به سلامت داردتان!

و بالاخره شروع فصل جدید کاری و امیدها و نویدها! و باز نشستیم!

 

پیوند مرتبط

رزومه سعید رضائیان

ادامه نوشته