هفت سین مدیران!

سال نو و ورود به قرن جدید آغاز شده است. انشاالله برای همه کسب و کارها سالی خوب و پر برکت باشد. مطلب زیبایی به دستم رسید که مناسب دانستم تا برای شروع کار تقدیم همه مدیران و کارشناسان حوزه کسب و کار نمایم. برای کسانی که سر و کارشان با علم مدیریت و شاخه‌های مختلف آن باشد، گردآوری هفت سینی از کلیدی‌ترین واژگان مدیریت و کسب و کار خالی از لطف نیست. در ادامه این هفت کلید واژه بیان خواهند شد:  

1⃣- سین یکم، سرمایه‌ی انسانی-بدون شک مهم‌ترین عنصر هر سازمانی، سرمایه‌ی انسانی آن سازمان است. تمامی آموزه‌های علم مدیریت در بستر سرمایه‌ی انسانی معنا پیدا می‌کنند. نمی‌توان سازمانی را متصور شد که بدون برنامه‌ریزی جامع در خصوص منابع انسانی و فرآیندهای مرتبط با آن به موفقیت بلندمدتی دست پیدا کند.

2⃣- سین دوم، سامانه‌های اطلاعاتی -کسب و کارِ امروز، نیاز به اطلاعات لحظه‌ای از وضعیت موجود سازمان، مشتریان، محیط و رقبا دارد. در واقع سامانه‌های اطلاعاتی یک‌پارچه، زیرساخت کسب و کارهای امروزی را می‌سازند. برنامه‌ریزی استراتژیک و عملیاتی بدون دسترسی به این اطلاعات امری محال خواهد بود.

3⃣- سین سوم، ساختار سازمانی، سازماندهی و برنامه‌ریزی-طراحی ساختار سازمانی و برنامه‌ریزی و سازماندهی برای دستیابی به اهداف کلان، در زمره‌ی وظایف کلاسیک مدیریت است. البته این کلاسیک بودن هرگز به معنای کم اهمیت بودن این وظایف نیست.

4⃣- سین چهارم، سیاست و رفتار سیاسی- محیط‌های چندفرهنگی و چندملیتی در کشوری با اقوام مختلف، نیازمند درک رفتار سیاسی و عمل به قواعد آن از سوی تک تکِ اعضای سازمان است. از راس هرم سازمانی تا پایین‌ترین سطح آن، هرچه میزان درک رفتار سیاسی در کارکنان بالاتر رود، حرکت سازمان به سوی رفتارهای بُرد - بُرد نیز تسهیل خواهد شد. به هر صورت، بروز رفتارهای سیاسی در سازمان اجتناب‌ناپذیر است، پس مدیریت آن نیز امری ضروری است.

5⃣- سین پنجم، سنجش، اندازه‌گیری و ارزیابی - هر آن چیزی را که نشود اندازه‌گیری کرد، نمی‌توان مدیریت کرد (جک ولش، مدیرعامل جنرال الکتریک). پس سنجش و ارزیابی عملکرد سازمان و کارکنان، پیش نیازِ بسیاری از فرآیندهای مدیرتی در کسب و کارهای امروزی است.

6⃣- سین ششم، سیستم‌ها و استانداردهای مدیریتی - استانداردهای مدیریت کیفیت، ایمنی و بهداشت، محیط زیست، مدل‌های تعالی سازمانی، مدل‌های بلوغ سازمانی و ... همگی بیان کننده‌ی قواعد جدیدی در زمینه‌ی مدیریت سازمان‌ها از منظرهای مختلف هستند. امروزه به خصوص اگر به دنبال گسترش کسب و کارتان در سطوح بین‌المللی و جهانی هستید، رعایت بسیاری از این استانداردها اجباری شده است و تاثیر مستقیمی بر کیفیت و تعیین قیمت محصول یا خدمت نهایی شما خواهند داشت.

7⃣- سین هفتم، سهم بازار - در نهایت تمام تلاش‌ها می‌بایست ابتدا به سوی حفظ سهم بازار موجود و سپس افزایش آن معطوف شود. در واقع تمامی سین‌های قبلی، باید در خدمت سین هفتم باشند.

بدیهی است که سین‌های دیگری نیز هستند که می‌توانند در این فهرست قرار گیرند، اما از نظر نگارنده، این موارد از مهم‌ترین واژگان و مفاهیم مدیریت و کسب و کارِ امروز هستند که می‌بایست مورد توجه ویژه واقع شوند. اگر بخواهیم از دیدگاه سیستم داینامیکی به قضیه نگاه کنیم، شاید بسیاری از نقاط اهرمی در سازمان‌ها در همین موارد نهفته باشند که بررسی این نقاط تامل و دقت خاصی را می‌طلبد.

❇️به امید آن که در سال جدید، با رویکردی جدید و با بهره گرفتن از تجربیات گذشته، سازمان‌های کشورمان بتوانند به تمامی اهداف از پیش تعیین شده برسند و محیطی پویا و یادگیرنده را برای تمامی کارکنان خلق کنند

بررسی نقش مولفه انسانی در تالیفات هرمز باقی

چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود

تا جهان باقی و آئین محبت باقی است

زنده یاد هرمز باقی، پس از عمری فعالیت در حوزه فرهنگ، رسانه و مدیریت در آذر ماه سال جاری بدرود حیات گفت و موجب تاثر و تألم فراوان در بین دوستدارانش گردید. ایشان هم پیشه و  پیش­کسوت حوزه برنامه­ ریزی در سازمان رسانه بود و  افتخار آشنایی و همکاری ­اش همواره برایم باقی است. دوستدارانش از او به عنوان یکی از طراحان سازمانی مسلط و حرفه­ ای یاد می­ کنند، عضویت در انجمن مدیریت ایران، طراحی ساختار سازمانی بنیاد سینمایی فارابی و پیشنهادات ساختاری متعدد در بخش­ های مختلف رسانه صدا و سیما و شبکه­ های رادیویی و تلویزیونی و دیگر دستگاه ­های فرهنگی از جمله اقدامات ایشان است. نام و یادش همواره باقی است.

تبحر در نگارش و ثبت تجارب کارشناسی، نثر و شیوایی کلام در تحریرها، ساده نویسی مطالب، جملگی موجب شده است تا خوانش مطالب فنی و تخصصی  برای عموم ملموس و قابل فهم و درک باشد. در جای جای نوشته­ هایش، استخدام استعاره ­ها برای مشابهت و عینیت دادن به فهم مسئله بسیار دلچسب و موضوعات را برای خواننده باور پذیر می­نماید. هم اینک پس از گذشت حدود سه دهه مجال بازخوانی تعدادی مقالات باقی را یافتم، بدون مبالغه اذعان دارم هنوز مطالب و یادداشت ­های کارشناسی­ وی خواندنی، امروزی و مفید هستند.

این نوشتار بر آن است تا به اجمال به زوایایی از تاکیدات و دیدگاه­ های کارشناسی نامبرده در تحلیل­ ها و طراحی ­های سازمانی حول محور «عامل انسانی» بپردازد.

ادامه نوشته

برنامه‌ریزی به مثابه سیستم زنده

  محسن رنانی

یکی از علل مدیریتی شکست فرایند توسعه در ایران، برنامه‌های پنج‌ساله توسعه بوده است. «برنامه‌ریزی جامع و مرکز محور» در قرن بیستم کشورهای زیادی، از جمله ایران را، به باتلاق «توسعه‌ی نامتوازن» فرود برد. برنامه‌های پنج‌ساله توسعه ایران نه تنها متکی به نظریه مستحکمی در مورد توسعه ایران نبودند بلکه حتی از نظر ساختاری هم انسجام نداشتند. آنها بیشتر «حدیث آرزومندی» مقامات ارشد کشور بودند که بدون توجه به آماده بودن یا نبودن بستر‌ها و  زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران توسط دولت‌ها تدوین می‌شدند. این حدیث آرزومندی بویژه در برنامه عمرانی پنجم شاه و سند چشم‌انداز بیست‌ ساله جمهوری اسلامی، که مبنای برنامه‌های اخیر توسعه بوده است، خیلی خوب نمایان شده است. متاسفانه در طی هفت دهه برنامه‌ریزی، کم‌کم برنامه‌ریزی به یک پرستیژ برای مقامات و دولت‌ها تبدیل شد و نهادها و سازوکار‌های زیادی حول آن شکل گرفت. در‌پی‌آن نیز برنامه‌ریزی به شکل یک عادت و سنت دولتی درآمد، مثل آیین نوروزی، که گویی اگر در هر دولتی اجرا نشود هویت آن دولت زیر سوال می‌رود (سخنرانی سال ۱۳۹۴ مرا با عنوان «برنامه‌ریزی به مثابه آیین نوروزی» این‌جا ببینید).

ادامه نوشته

آیا ما انسجام فکری داریم؟

دکتر محمود سریع القلم

بهم ریختگی عمل، ریشه در بهم ریختگی فکری دارد. وقتی اجزاء فکر یکدیگر را نقض کنند، عمل به آنها نیز مجموعه ­ای از تناقضات را به وجود می ­آورند. بالاخره مشخص نیست که:

✔️ بخش خصوصی را قبول داریم یا نداریم؟ در بیان می­ گوییم قبول داریم ولی حاضر نیستیم به او مسئولیت دهیم، تفویض کنیم و در حکمرانی با او شریک شویم؛

✔️ بالاخره معلوم نیست این نظام بین­ الملل را قبول داریم یا نداریم؟ در بیان، قبول نداریم ولی تمام فن ­آوری­ ها، محصولات، اعتبارات و تحقیقات آنها را می­خواهیم. فلسفه وجودی آنها را قبول نداریم ولی بسیاری از محصولات آنها را می­خواهیم؛

✔️ بالاخره دنیا جای خوبی است یا باید با مظاهر آن مبارزه کرد. در بیان، دنیا را مذمت می­کنیم ولی برای پول و مقام تقریباً هر کاری می­ کنیم؛

✔️بالاخره معلوم نیست تخصص را قبول داریم یا نه؟ البته که در بیان همه قبول دارند ولی دریاچه اورمیه، نرخ تورم، بانکداری، نظام آموزش عالی، محیط زیست، صنعت خودروسازی و سیاست خارجی معرف اینست که امور، تخصصی تصمیم­سازی نشده ­اند؛

✔️ بالاخره می­خواهیم با مسلمان ها روابط خوبی داشته باشیم یا با غربی ­ها، یا با آسیایی ­ها یا با شمالی­ ها؟ یا با هیچ کدام؟ بالاخره مسیر چیست؟

✔️ بالاخره زمان مهم است و باید برای آن فکر کرد، برنامه ­ریزی کرد، آینده ­نگری کرد و در اندیشه 50 سال آینده بود یا زمان تعطیل است و باید دم را غنیمت شمرد؛

✔️ بالاخره سرمایه ­داری را قبول داریم یا نه؟ چپ هستیم؟ سوسیالیست هستیم؟ از نوع چینی هستیم؟ مالزی هستیم؟ هند هستیم؟ ترکیه هستیم؟ صدها لایه و پرده تو در تو هستیم؟ چه هستیم؟؛

✔️ بالاخره می­ خواهیم با کیفیت زندگی کنیم؟ همه با کیفیت زندگی کنند؟ در دنیا به واسطه آنچه ساخته ­ایم اعتبار و احترام کسب کنیم؟ سازوکار چنین مقصودی چیست؟ اصولاً کیفیت اهمیتی دارد یا خیر؟

✔️ بالاخره می­ خواهیم چکار کنیم؟ بقا؟ رشد؟ پیشرفت؟ تقابل؟ تعامل سازنده؟ کدامیک؟ با کدام ترکیب؟ تقسیم­ بندی درصدها به چه صورت است؟

✔️ و بالاخره افکاری که افق­ های ما را تعیین می­ کنند کدامند؟ می ­دانیم؟ افرادی می ­دانند؟ اتاق فکری که به این امور توجه می­ کند کجاست؟ آیا سیستمی داریم که کل مسایل کشور را یکجا ببیند و به صورت تسلسلی و سیستماتیک برای آنها طراحی کند؟

 شاید علت­ العلل مسایل ما، وضعیت اندیشه ­ای و فکری ماست. مجمع­ الجزایری از افکار به صورت معلّق در فضا بدون آنکه نقطه مماسی داشته باشند در مدارهای خود خواسته حرکت می­ کنند. تا اندیشه منطقی و منسجم نشود، عملکرد اصلاح نمی ­شود. دلیل اینکه در نروژ و دانمارک آرامش و ثبات وجود دارد به خاطر اینست که پاسخ سئوالات فوق را دهه­ ها پیش در میان خود حل کرده ­اند.

شاید با همین استدلال، فلسفه در غرب و در آسیا فعلاً جایگاهی ندارد ولی در میان خاورمیانه ­ای­ها سئوالات مهم فلسفی بی ­پاسخ مانده ­اند و تعدد و حجم بحرا نها، مجال پاسخ­گویی را نم ی­دهد. دستگاه مغزی ما محتاج انسجام درونی است تا سیستمی بپا شود. نمی­ توان همه چیز را با هم و هم زمان خواست. زندگی با کیفیت محتاج اولویت ­بندی، سیستم، هرم، زمان­ بندی، آینده­ نگری و واقع­ بینی است. بدون داشتن Consistency نمی ­توان در انتظار جواب نشست. به درجه­ ای که میان بیان و عمل یک فرد، یا کشور یا بنگاه فاصله باشد، به همان میزان کیفیت، اعتبار و کارآمدی آن کاهش می­ یابد.

شفافیت و قاعده­ مندی دو اصل ثابت و جهان ­شمول پیشرفت هستند. فکری انسجام دارد که شفاف و قاعده­ مند باشد. از سطح تناقضات یک اندیشه کاسته می­شود وقتی شفاف باشد. سالها پیش، به شخصی که یک ساعت و ۴۵ دقیقه به جلسه­ ای با تأخیر آمده بود مؤدبانه و خصوصی گله کردم. او در پاسخ، نکته ­ای گفت که سطح یادگیری از آن در حد یک دوره فوق ­لیسانس بود. او گفت: اینقدر صحبت از نظم و سیستم و عقلانیت و زمان و کارآمدی و آینده ­نگری و انسجام و دقّت و مدیریت و قانون­ گرایی…. نکن. من و تو را آخر در قبر خواهند گذاشت.

مسئولیت دست یابی به انسجام فکری با خودمان است. در این نظام بین­ الملل، همه کشورها تنها هستند و صرفاً به فکر منافع خود. با توجه به مثلث در حال ظهور مجدد چین، روسیه و آمریکا، این ویژگی نظم جهانی عمیق ­تر نیز خواهد شد. اگر با دانش و تخصص به انسجام فکری نرسیم، هم چنان مانند ۱۷۰ سال گذشته سینوسی سیر خواهیم کرد. مخالفان قدرتمند شدن کشور چه در منطقه و چه خارج از منطقه متوجه هستند که ما در انبوهی از تناقضات زندگی می­کنیم. نباید گذاشت آنها به آنچه ناپلئون گفت برسند. ناپلئون گفت: «وقتی دشمن شما در حال اشتباه کردن است، مزاحم او نشوید.» مسئولیت ایجاد انسجام فکری بین ما و در درون ماست.