دوست عزیز دکتر امیر دبیری مهر یادداشتی را در وبگاه تابناک نشر داده است که دردنامه امروز و دیروز نظام دانشگاهی، فارغ التحصیلان و قدری اشاره به فضای کسب و کار ماست. از آنجا که طی یکساله گذشته درگیر موضوع کنکور، انتخاب رشته و آینده تحصیلی دخترم بودم، و از سوی دیگر طی سی سال گذشته فضای کسب و کار دولتی، شبه دولتی و خصوصی کشور را تجربه کرده ام. خواندن این مطلب خیلی به من چسبید. براستی همه راه ها از دانشگاه نمی گذرد. «ساخت ذهن» و توانایی و مهارت محصول مولفه های بسیاری است که یکی هم میتواند کسب تحصیل در دانشگاه باشد.

بسیار کارآفرینانی که از اندک تحصیلاتی برخوردارند و متخصصین بسیاری را در کسب و کار خود بکار گرفته اند. گروه ها و هسته های کاری کوچکی که معادل یک سازمان عریض و طویل دولتی راندمان کاری دارند. هنرمندی که کار ساخت و ساز مسکن انجام میدهد، پزشکی که مزرعه داری میکند، دندانپزشکی که مجری تلویزیون میشود، اخراجی دانشگاهی که لقب ثروتمندترین مرد دنیا را به دست آورده است و بسیاری دیگر.

خواندن این مطلب را به کسانی که دنبال «تقویت باورهای فردی»، «واقع اندیشی» و «توهم زدایی» در حوزه علم و تحصیل و نظام دانشگاهی هستند، توصیه میکنم. در نظر داشته باشیم که واقع اندیشی رابطه مستقیم با موفقیت در زندگی دارد. انسان ها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز می شوند. پیوند به مطلب:  باورهای خرافاتی به دانشگاه و ادامه تحصیل و...

 

مطلب مرتبط: شغل آینده فرزندان و اشتباه فراگیر پدر و مادرها