آدمها مثل کتابها هستند
بعضی از کتابها ساده لباس می پوشند و بعضی لباسهای اتو کشیده و رنگارنگ دارند.
بعضی کتابها برای ما قصه می گویند تا بخوابیم و برخی قصه می گویند تا بیدار شویم.
بعضی از کتابها تنبل هستند، برخی از کتابها زیاد می خوابند و همیشه خمیازه می کشند.
بعضی از کتابها شاگرد اول می شوند و جایزه می گیرند. بعضی مردود می شوند و بعضی تجدید.
بعضی از کتابها تقلب می کنند، بعضی از کتابها دزدی می کنند.
بعضی از کتابها به پدر و مادر خود احترام می گذارند و بعضی حتی نامی هم از پدر و مادر خود نمی برند.
بعضی از کتابها هر چه دارند از دیگران گرفته اند و بعضی هر چه دارند به دیگران میبخشند.
بعضی از کتابها فقیرند و بعضی از کتابها گدایی می کنند.
بعضی از کتابها پرحرفند ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند ولی یک عالم حرف گفتنی در دل دارند.
بعضی از کتابها بیمارند، بعضی از کتابها تب دارند و هذیان می گویند.
بعضی از کتابها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد تا معالجه شوند.
بعضی از کتابها لوس و کودکانه حرف می زنند و بعضی از کتابها فقط غُر می زنند و نصیحت می کنند.
بعضی کتابها دوقلو یا چند قلو هستند. بعضی کتابها پیش از تولد می میرند و بعضی تا ابد زنده هستند.
بعضی از کتابها سیاه پوستند، بعضی سفیدپوست و بعضی زردپوست یا سرخپوست.
بعضی کتابها به رنگ پوست خود افتخار می کنند و رنگ پوست دیگران را مسخره می کنند