گفت که عشق چیست؟ گفت که تا ما نشوی، ندانی که چیست...

سالهاست که برو بچه های مشهدی مقیم تهران در یکی از شب های ماه رمضان دور همدیگر جمع می شوند و افطاری را دور هم هستند. بانی این حرکت میمون هم چند نفر از هنرمندان عرصه روزنامه نگاری و تئاتر بوده اند. از سال 1380. مهدی صباغی، ناصر علاقه مندان، امیر قویدل و داود کیانیان کسانی بوده اند که این چراغ را درابتدا روشن کرده اند و دیگرانی آنرا ادامه داده اند و هر ساله هم به جمعیت افزوده می شود. تشکلی هم به نام مجمع هنرمندان خراسان شکل گرفته است. امسال هم این مراسم در سینما پردیس پارک ملت بر پا شد. مشهدی ها هم برای دید و بازدید دوستان هنرمند و هم صنف خود و تجدید خاطره و صد البته صرف شله مشهدی(نوعی آش)  این فرصت را مغتنم می شمارند. امسال هم چند دوست قدیمی را ملاقات کردم. در بین حاضرین دیدن اصغر توسلی و محمد مطیع و مهدی صباغی برایم خاطرات و دلمشغولی های دهه شصت را تداعی کرد. خانه جوانان مشهد، رادیو، اداره تئاتر و بالاخره آن ایام جوانی را.

در بین هنرمندان، روزنامه نگاران و غیره سیاسیون مشهدی نیز به چشم می خورد. اصغر زاده، برادران خادم و جعفری و ... و جای خالی قالیباف شهردار تهران. البته نسبت به سال قبل، امسال عده ای نبودند و جای آنها را سبز کردند. محمد رضا سرهنگی به جمع دوستانی همچون رضا سعیدی و سید ابراهیم اصغر زاده پیوسته است و امیر قویدل این روزها در بستر بیماری بسر می برد. و آمرزش برای رفتگان و شفا برای بیماران. صحبت های محمد مطیع هم بعد از سالها دوری از وطن شنیدنی بود. مردم از او خاطرات بسیاری بیاد دارند. مراسم امسال چاشنی بزم موسیقی سنتی تربت جامی هم داشت. استاد سه تار نواز دامن پاک و ساز کوزه ای استاد بلبلی بسیار شنیدنی بود. در پایان هم نوبت تماشای فیلم جدید جواد اردکانی به نام به کبودی یاس که شرح حال بخش هایی از زندگی شهید برونسی بود. مرور سینمای جنگ هم خالی از لطف نیست. روی هم رفته تجدید دیدار با دوستانی که طی سال پیدا کردن و دیدن آنان مقدور نیست از بهترین لحظات این افطاری هر ساله می باشد.

                             

 

 

 

 

 

از راست: محمد مطیع/ مهدی صباغی/ اصغر توسلی

اگر اینترنت پر سرعت  دارید به این آدرس هم یک سری بزنید. هنرمندان خراسان