بعد از یک روز کاری...ترافیک...خستگی...یک چرت عصرانه...یکباره، پیامکی می رسد از راه!... خواب از سرت می رود!... روز ارتباطات برشما گرامی باد!

و آنطرف تر... در تلویزیون از رادیو می گه!... برنامه های رادیو برای انتخابات... و همینطور تلویزیون از انتخابات میگه!...اگه شما رئیس جمهور بشید، چه می کنید؟ ...اون یکی کانال هم میگه، توقع شما از رئیس جمهور منتخب چیه؟... در این فاصله پیامک بعدی هم از راه می رسه! تبلیغات با اس.ام.اس  10 هزار پیام صد هزار تومان! بازار مکاره ای شده...ها.

روبرو، انتخابات...اینطرف، ارتباطات...

با خود این هنگامه را مرور میکنم....بنظر، گسترش روز افزون ارتباطات، موجب پیوند خوردن آنچه هست با آنچه باید باشد، را سبب شده است. و پرسش اصلی سیاست:"چه کسی باید حکومت کند" به " چگونه باید حکومت کرد". می گویند، در عصر ارتباطات و اطلاعات، سرشت قدرت هم دگرگون شده است. مفهوم امنیت هم عوض شده است...و اینکه قدرت نرم مهمتر از قدرت سخت و سنتی شده است... اینجاست که می بایستی اذعان داشت که امروزه فناوری ها فقط استفاده نمی شوند، بلکه زندگی می شوند!

و به تعبیر هانتر، جامعه فناورانه! القصه، ارتباطات و شبکه آن، از روزگار کبوتر نامه بر تا به روزگار تار عنکبوت جهانی! موجب وصل شدن فرد به جمع و رهایی انسان از تنهایی خود شده است... و به واقع تصویر گری ما را از دنیای پیرامونی مان تغییر داده است...و به زندگی ما رنگ و بویی دگر داده است.... گرامی اش بداریم ... خاتمه کلام ... تصویر زندگی در کلام شاعر معاصر، سیاوش کسرایی...

آری، آری زندگی زیباست...

زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست.

گر بیافروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست.

ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.