گردگيري از آرشيوهاي قديمي، ارمغان تلويزيون ديجيتال

آزاده خواجه نصيري

چندان طولي نكشيد كه setup box (ماهواره زميني) به عنوان دستاوردي نوين قدم به دنياي ديجيتال گذاشت و تقريباً امروز جاي خود را در هر خانه‌اي باز كرده است.
زماني كه مسئولان و مديران ارشد رسانه ملي در قالب جشنواره‌اي در زيباكنار توليد اين دستاورد نوين را جشن مي‌گرفتند، همگان خوشبين بودند كه تحولي شگرف و درخور تأمل در رسانه ملي در حال شكل‌گيري است.آن زمان مهم‌ترين دستاورد اين جعبه شبه جادويي را رقابت‌پذيري با شبكه‌هاي ماهواره‌اي بالاخص كانال‌هاي فارسي زبان متصور بودند؛ اما هم‌اكنون كه اين تكنولوژي عمومي شده و به توليد انبوه رسيده، ارمغاني جز گردبرداري از آرشيو خاك گرفته باكس نمايش سيما نداشته است تا جايي كه رسالت برخي از شبكه‌ها در تلويزيون ديجيتال به بازپخش آثاري خلاصه شده كه به جرأت مي‌توان عنان يك بار مصرف را بر آن‌ها اطلاق كرد.
اين درحالي است كه افزايش كمي شبكه‌هاي داخلي با هدف جذب مخاطب به‌عنوان يكي از اهداف اصلي محسوب مي‌شد، اما مي‌بينيم كه اين هدف به لطف جداول پخش بي‌كيفيت كه تنها با فيلم و سريال‌هاي تكراري شعور رسانه‌اي مخاطب به سخره گرفته به دست فراموشي سپرده شده است.
اگر مخاطب را بهانه مي‌كنيم و از طريق بازپخش متعدد سريال‌هاي دسته چندم داخلي يا آثار از رده خارج چشم بادامي‌ها سعي در نگه داشتن آنتن داريم، مسلماً راهي بيهوده را طي كرده ايم؛ روشن است كه در مصاف با رسانه‌هاي بيگانه، بيننده خوراك پرزرق و برق كانال‌هاي آن سوي آب‌ها را ترجيح مي‌دهد.
متأسفانه راهي كه سامانه تلويزيون ديجيتال در كشور پيمود بسيار دور از آن چيزي بود كه از بدو تأسيس آن در اذهان شكل گرفت؛ هرچند در اين بين هستند شبكه‌هايي چون «ورزش»، «مستند»، «بازار» و «سلامت» كه به معناي واقعي اقدام به برنامه‌سازي نموده‌اند، اما بازهم سوء نگاه هنري به رسانه و كمبود (يا نبود) بودجه به‌عنوان اصلي‌ترين دستاورد شبكه‌هاي تازه تأسيس نمايشي در تلويزيون ديجيتال خودنمايي مي‌كند.
اين روند به مدد شبكه جديدالورود «نسيم» قوت گرفت؛ ما كه تاكنون تصور مي‌كرديم تنها شبكه‌هايي كه عنوان فيلم و نمايش را يدك مي‌كشند، از عنصر خلاقيت هنري بي‌بهره‌اند، در همين آغاز كار مي‌بينيم كه پخش آزمايشي اين شبكه نوپا كه مي‌بايست جذاب‌ترين ترفندها را در جلب نظر بيننده به كار بندد، به دام تكرار گرفتار آمده؛ پس چگونه مي‌توان آينده روشني را براي «نسيم» متصور بود.
هرچند اين آسيب كم كم متوجه برخي شبكه‌هاي اصلي رسانه ملي نيز شده و ظاهراً بازپخش سريال‌هاي طنز(!) به مذاق مديران اين شبكه‌ها خوش آمده. آثاري كه تنها در زمان خود و به مدد مناسبت‌هاي تقويمي خاص اندك مخاطبي را جذب مي‌كردند، امروز از ضعف بزرگي به نام فقدان ايده در تلويزيون استفاده كرده و براي چندمين بار جايي روي آنتن براي خود باز كرده‌اند.
به هر حال ارمغان صنعت ديجيتال صدا و تصوير كه ادعاي بومي بودن را نيز يدك مي‌كشد، ارمغاني جز خلاصي از شر تصاوير برفكي و رنج تنظيم آنتن‌هاي هوايي را در بر نداشت وگرنه آنچه شبكه‌هاي ديجيتال پيشكش‌مان مي‌كند، همان‌هايي است كه روزانه در كانال‌هاي يك تا هشت تلويزيون شاهد بوديم.