تاریخچه كمیته خطر جارى‏

كمیته خطر جارى، عنوان كمیته‏اى است كه در دهه 1970 و در اوج جنگ سرد توسط گروهى از سناتورهاى آمریكایى، مسؤولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسى، موسسه مطالعاتى «امریكن اینتر پرایز» و گروهى از مدیران باسابقه سیا و پنتاگون تأسیس شد.
هدف از تأسیس این كمیته، خروج از بن‏بستى بود كه در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان، یعنى ایالات متحده آمریكا و اتحاد جماهیر شوروى در توزان هسته‏اى به وجود آمده بود به گونه‏اى كه كارشناسان ارشد نظامى به صراحت اعلام كرده بودند درصورت وقوع جنگ هسته‏اى میان دو ابرقدرت، هر دو طرف جنگ، بازنده نهایى خواهند بود؛ چراكه تسلیحات اتمى در اختیار دو قطب بلوك شرق و بلوك غرب براى نابودى كامل موجودات زنده كره زمین براى 250 بار كفایت مى‏كند.

 تشکیل کمیته صلح جاری با هدف پیگیری جنگ نرم به جای جنگ سخت ‏
‏ تاریخچه کمیته فوق که با نام کمیته خطر جاری The committee on the present) (dangerمعروف است در دهه 1970 در اوج جنگ سرد توسط گروهی ‏از سناتورهای آمریکایی – مس‍و لان ارشد وزار ت خارجه ِ اساتید برجسته علوم سیاسی، م‍‍ؤسسه مطالعاتی ‏آمریکن اینتر پرایز و گروهی از مدیران با سابقه سیا و پنتاگون تاسیس شد.‏
هدف این کمیته : خروج از بن بست دوران جنگ سرد میان دو ابر قدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی ‏بود.

راهبردهای مهم جنگ نرم ‏(پروژه دلتا)
‏1.‏تاکید بردکترین مهار ‏دوگانه
‏2.‏نبرد رسانه ای ‏
‏3.‏ساماندهی نافرمانی مدنی ‏
فعالیت کمیته خطر جاری بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ِ به مدت یک دهه به ‏حالت تعلیق در آمد.‏ اما این کمیته پس از 11 سپتامبرتحت عنوان کمیته صلح جاری فعال شد
عناصر تشکیل دهنده کمیته عبارت بودند از :‏
‏1.‏مارک پالمر ( تدوین کننده ِ طراح ) استرتژیست معروف آمریکا |( سابقه فعالیت در دولتهای ‏نیکسون ِ فورد ِ کارتر ِ بوش پدر – سابقه فعالیت در شوروی ِ یوگوسلاوی و مجارستان – ‏متخصص ایران و قفقاز )‏،‏2.‏کنت پولاک، ‏3.‏مارتین ایندیک، ‏4.‏ریچارد پرل ، ‏5.‏داگلاس فیث ‏، ‏6.‏کاندولیزا رایس ‏،‏7.‏مارک گرجت ‏

 

راهبرد های کمیته صلح جاری ‏
بنابر این به زعم پالمر و اعضای کمیته صلح جاری تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران ، ‏پیگیری جنگ نرم بااستفاده از سه تاکتیک : ‏‏دکترین مهار، ‏نبرد رسانه ای ‏، ساماندهی نافرمانی مدنی ‏می باشد . ‏
محورهای عمده پروژه دلتا – راهکارهای پیش بینی شده آمریکا ‏برای سرنگونی جمهوری اسلامی
1- استفاده از ضعف سیاست‌های اقتصادی و اختلافات درونی ایران.
2- ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی آمریکا قرار گیرد و واشنگتن با پیگیری رویکردی تازه باید همه نیروها را برای این استراتژی بسیج کند.
3- دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
4- ابراز تمایل برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران و انتخاب و معرفی همزمان یکی از بلندپایه‌ترین مقامات به عنوان فرد شماره یک برای اجرای این سیاست جدید در مقابل ایران.
5- تدارک شبکه‌های متعدد رادیو تلویزیونی برای ایرانیان و ارائه پیام‌های این پروژه به وسیله پیشرفته‌ترین فناوری‌‌های روز به دست مردم ایران.
6- اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیم‌گیری‌ها دارند انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران.
7- درباره فعالیت هسته‌ای ایران، باید با احتیاط و دوراندیشی و چندجانبه عمل کرد.
8- حمایت از اپوزیسیون هم می‌تواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. همچنین سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است.
9- تسهیل فعالیت «NGO»های آمریکایی در ایران و همچنین دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک.
10- استفاده از سفارتخانه‌های کشورهای دیگر در تهران. بعلاوه حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانواده‌های زندانیان و گروه‌های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض‌ها از جمله این راه‌های تاثیرگذار است.
11- تضعیف ستون‌های حمایتی حکومت ایران که همانا سرویس‌های امنیتی و نظامی ‌این کشور هستند.
12- سرویس‌های امنیتی و قضایی آمریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمان‌های حقوق بشر به جمع‌آوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسوولان ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند.
13- گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد.
14- باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت‌آمیز کناره بگیرند.
15- باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی صورت داد یا به‌طور کلی آن را حذف کرد.