ارزیابی برنامه ها در سازمان رسانه
الگوهاي ارزيابي در رسانه
با توجه به نقش ارزيابي در افزايش احتمال دستيابي برنامه به اهداف خويش، اكثر نظام هاي رسانه ای جهان با توسل به الگوهاي ارزيابي ، تلاش مستمري را در زمينه تعيين و تضمين كيفيت دربرنامه ها ی خويش داشته اند . الگوهاي ارزيابي دررسانه بي شمارند كه از آن ميان مي توان به الگوهاي ذيل اشاره كرد :
1- الگوي ارزيابي هدف مدار
ارزيابي در اين مدل با مقايسه « نتايج مورد انتظار و نتايج واقعي » انجام مي گيرد .
2- الگوي آزمايش اجتماعي ( شبه آزمايش )
اين مدل در پي سنجش تاثير گروههاي اجتماعي از برنامه هاي رسانه است .
3- الگوي سيپ
الگوي سيپ به طور مشخص بر فرآيند ارزيابي در سه مرحله قبل از توليد، حين توليد و پس از توليد تاكيد دارد.
برطبق مدل سيپ هدف غايي از ارزيابي يك برنامه تنها بدست آوردن اطلاعات مفيد در مورد ( هزينه – فايده )براي تصميم گيرندگان است . اين الگو در صدد يافتن ابزاري است كه بتواند برنامه را بهبود داده و اثربخشي آنرا افزايش دهد.
4- الگوي استيك
اين مدل در پي سنجش ميزان اثرات برنامه است و عموما به صورت توصيفي و كيفي بيان مي شود.در اين مدل ارزياب يا ارزيابان كه در واقع مخاطبان خبره هستند ( هم با رسانه و كاركردهاي آن آشنايند و هم با جامعه مخاطبان عجين هستند ) ميزان اثرات يك برنامه را از طريق تغيير رفتار مخاطبان مي سنجند.
5- الگوي پاسخگويانه
6- الگوي ارزيابي اختلاف
7- الگوي ارزيابي اجراي عمليات
8- الگوي ارزيابي كاراگاهانه
9- الگوي ارزيابي هدف - آزاد
در این مدل بايد بدنبال اثرات واقعي برنامه ها باشيم . اثراتي كه عملا“ رخ داده است . اعم از اثراتي كه مورد انتظار ما بوده يا انتظار بروز آنرا نداشته ايم . به عبارتي در ارزيابي برنامه ها نبايد با پيش داوري اوليه به دنبال تحقق اهداف خاصي باشيم ، بلكه بايد بدون محدوديت و پيش داوري اثرات واقعي برنامه ها را توصيف كنيم.
10- الگوي ارزيابي به مثابه روشنگري
11- الگوي ارزيابي مبتني بر خبرگي
به نظر آيزنر يك نفر خبره كه عمري را در يك زمينه سپري كرده ، از طريق كاربرد دانش و تجربه و ساير حساسيت هاي ادراكي ، قادر به انجام ارزيابي هايي است كه احتمالا“ دستيابي به آن از طرق ديگر غير ممكن است .
12- الگوي ارزيابي بر مدافعه
13- الگوي ارزيابي مشاركتي
در اين مدل مديران رسانه ، كارشناسان خبره، برنامه سازان و مخاطبان بصورت مشترك زواياي مختلف يك برنامه را بررسي و ارزيابي مي كنند. اين نوع ارزيابي متعالي ترين و در عين حال مشكل ترين و پر هزينه ترين نوع ارزيابي برنامه محسوب مي شود.
14- الگوي ارزيابي اعتبار بخشي
15- الگوي رسانه ملي جمهوري اسلامي ايران
رسانه صدا و سیما یک رسانه ملی است، یعنی متعلق به مردم است و مشابه یک شرکت سهامی عام بحساب می آید. رسانه ها در دنیا تجاری هستند و نوعا به میل مخاطب و منافع بنگاهی خود می پردازند. اما در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینها به مولفه «مصلحت » نیز توجه شده است. مصلحت میتواند مشروعیت، سیاست های نظام و نیاز مخاطب باشد. یعنی ما می بایستی نیازهای مخاطب را بشناسیم و در پی پاسخگویی به آن باشیم. نظارت در این مدل در سه مرحله تعیین پیام؛ تولید پیام و انتشار آن میتواند انجام شود.